یکی از مشکلات اساسی در پیاده سازی هر اقدامی که رنگ و بویی از تحول و تغییر سازمانی در خود نهفته داشته باشد، عدم توانایی آن در جلب حمایت فرهنگ سازمانی است.

مساله فرهنگ سازمانی که همواره اهمیت آن را به ما خاطر نشان می کنند ، واقعا مطلبی است که نمیتواند نادیده گرفته شود! در حقیقت وجود فرهنگ حمایت گر سازمانی برای موفقیت اغلب پروژه ها ( موفقیت را با تعریف کسب و کاری آن و اثرات دراز مدت در نظر بگیرید! با این حساب بسیاری از پروژه ها که تنها به اتکای دستورات از بالا و یا پیشبردهای نیروهای خاص سازمانی به ثمر می رسند از این فهرست حذف خواهند شد!) امری ضروری است.
بنابراین بایستی پیش از پیاده­ سازی مفاهیم جدید کسب و کار ( و یا حداقل در فازهای اولیه) مسائل فرهنگی را به دقت مورد بررسی قرار داد ؛ و در صورت لزوم برنامه ریزیهای لازم برای ایجاد تحول در آن را انجام داد ( که خود حدیث دیگری است….)
یکی از راههای شناخته شده و مطمئن تغییر فرهنگ سازمانی و تبدیل آن به فرهنگ حمایت­گر، ممکن است از طریق اجرای اصول TQM یا سایر استانداردهای مشابه کیفی صورت پذیرد.به این ترتیب یک مفهوم پیچیده را می توان از طریق تعدادی فعالیت عملی شناخته شده و تجربه شده امکان پذیر نمود!!!
از آنجا که یکی از مسایل اصلی پیاده سازی مدیریت دانش (بالاخص به اشتراک گذاری اطلاعات) و یادگیری سازمانی مسائل فرهنگی است می توان پیاده سازی اصول کیفیت ( به ویژه حلقه های کیفی و مدیریت کیفیت جامع) را به نوعی فراهم آورنده زیرساختهای لازم برای این رویکردها دانست.

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  موانع تفکر سیستمی

https://monajemi.ir/?p=16528

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.