انتخاب شیوه مدیریت صحیح منجر به افزایش انگیزه و کارایی بهتر پرسنل خواهد شد و در این راستا اغلب به سه شیوه مدیریت دموکراتیک، استبدادی و مشاوره ای اشاره شده است . البته انتخاب شیوه صحیح مدیریت فقط به راحتی انتخاب یک روش نیست و حتی خصوصیات شخصیتی یک مدیر در انتخاب شیوه مدیریت نیز تاثیر گذار است .
در زیر شیوه ها و سبک های شش گانه مدیریت به اختصار توضیح داده شده است :
۱- سبک دستوری :
در سبک دستوری، یا مدیریت اجبار، هدف اطاعت فوری از جانب کارکنان است. مدیر از نوع “کار را همان طور که من می گویم انجام بده“ است، کارکنان به شدت کنترل می شوند و انگیزه در کارکنان با نظم و تهدید ایجادمی شود.
- این سبک هنگامی کارآیی دارد که شرکت با بحران مواجه باشد و یا هرگونه تغییر در فعالیت شرکت توام با ریسک باشد.
- ولی اگر کارکنان توسعه یافته نباشند به دلیل این که یادگیری اتفاق نمی افتد و یا چنانچه کارکنان ماهر و متخصص باشند که در این صورت از کار نا امید و بیزار می شوند ، این سبک کارآیی ندارد.
۲- سبک اختیار دهنده :
در این سبک ، هدف اولیه ، جهت دادن و ایجاد چشم انداز بلند مدت به کارکنان است. مدیر “مقتدر ولی دوست” است، به کارکنان جهت درست و شفاف را نشان می دهد و با پاداش در مقابل بازخورد کارشان به آنها انگیزه می دهد.
- این سبک هنگامی کارآیی دارد که جهت گیری و استانداردهای مورد نظر وجود داشته باشند و رهبر از اعتبار کافی برخوردار باشد.
- هنگامی که کارکنان توسعه یافته نباشند چون برای انجام کار باید دائم راهنمایی شوند و یا رهبر اعتبار کافی نداشته باشد تا کارکنان به رهبری وی اعتقاد داشته باشند و از او پیروی کنند، این سبک کارآیی نخواهد داشت.
۳- سبک مرید و مرشدی :
در این سبک هدف اولیه ایجاد هماهنگی بین کارکنان و نیز بین مدیر و کارکنان است. مدیر بر اجتناب از برخورد و ایجاد روابط دوستانه بین کارکنان تاکید دارد و با خوشحال و راضی کردن کارکنان در آنها انگیزه ایجاد می کند.
- این سبک هنگامی کارآیی دارد که با سایر سبک ها به کار برده شود و وظایف تعریف شده و تکراری باشند و به کارکنان کمک و مشورت داده شود و بالاخره برخورد و چالشی در گروه مدیریت ارشد وجود نداشته باشد.
- اگر کارکنان ماهر نباشند این سبک بر کار آنها تاکید ندارد و یا اگر شرایط بحرانی باشد که در این صورت باید چشم انداز مشخص شود و دراین حالت نیز ، این سبک کارآیی نخواهد داشت.
۴- سبک مشارکتی :
در مدیریت مشارکتی (دموکراتیک) هدف اولیه ایجاد همکاری و توافق بین کارکنان است. این این ناحیه سبک مدیریت عبارت است از اینکه “هر فرد دارای ایده است”. در این سبک کارکنان تشویق می شوند در تصمیم گیریها دخالت کنند و به تلاش گروهی پاداش داده می شود.
- این سبک هنگامی کارآمد است که کارکنان بتوانند گروهی کار کنند، تجربه و مهارت لازم را داشته باشند و محیط کار پایدار باشد.
- ولی اگر کارکنان با هم همسو و همفکر نباشند، وقت کافی برای جلسات گروهی نباشد و یا رقابت وجود نداشته باشد در این صورت نظارت دقیق لازم است و این سبک کارآیی لازم را نخواهد داشت.
۵- سبک پیشرو و متعالی:
در این سبک، مدیریت به استانداردهای بالا و تعالی می اندیشد، مدیر از نوع “خودم تصمیم می گیرم و انجام می دهم” است، بسیاری از امور را مدیر خودش انجام می دهد و انتظار دارد کارکنان از او پیروی کنند، با قرار دادن استانداردهای متعالی انگیزه به وجود می آورد و انتظار دارد کارکنان خودشان طبق آن استانداردها جهت گیری کنند.
- این سبک هنگامی کارآمد است که کارکنان بسیار با انگیزه، توانمند، و رقابتی باشند، به همکاری، همفکری و همسو بودن آنها خیلی نیاز نباشد و کارشناسانی بسیار قوی باشند.
- ولی اگر نیروی کار به همکاری و همفکری نیاز داشته باشند یا توسعه در کار مورد نیاز باشد یعنی مربیگری و همکاری لازم باشد، این سبک پاسخگو نیست و کارآیی ندارد.
۶- سبک مربیگری :
اولین هدف در سبک مربیگری، توسعه بلند مدت و حرفه ای کارکنان است . سبک مدیریت “توسعه ای” است، مدیر کارکنان را تشویق می کند که قابلیت های خود را ارتقاء دهند و کارآیی خود را بالا برند و در کارکنان با ایجاد فرصت مطالعاتی انگیزه ایجاد می کند.
- این سبک هنگامی کارآمد است که لازم باشد مهارت های کارکنان توسعه یابد و کارکنان برای ارتقاء خود انگیزه داشته باشند.
- ولی اگر رهبر خودش فاقد تخصص لازم باشد، تفاوت در مهارت کارکنان بیش از حد باشد یا شرایط کار بحرانی باشد، این سبک کارآیی ندارد.