یکی از دغدغههای مدیران، همیشه این بوده است که «مدیر بهتری باشند». به سختی بتوان مدیری را پیدا کرد که «بهتر بودن» دغدغهاش نباشد و حتی مدیری که کارمندانش او را مدیری ناتوان و ناکارآمد بدانند ، اما، «مدیر بهتر» بودن، فقط به معنای «خوب بودن و مهربان بودن» نیست. کسانی که «مدیر خوب بودن» را با «سادهگیر بودن و مهربان بودن» هم معنی می گیرند، سازمانهایی میسازند که کارکنان هم پس از مدتی آنجا را به تمسخر، یک «هتل» برای اقامت و تفریحات خواهند دانست. به خاطر داشته باشیم که رفتارهای نادرست سازمانی به «ظلمهای بیدلیل و منطق» محدود نمیشود. «لطفهای بیمنطق» هم میتوانند به همان اندازه مخرب باشند.
بنابراین مدیر بهتر بودن را علاوه بر «ایجاد فضایی جذابتر برای کار» و «محیطی مناسبتر برای زندگی» باید به معنای ایجاد فضای بهتری برای ایجاد خروجی بیشتر و افزایش توانمندی کارکنان در جهت اجرای خواستهها و استراتژی سازمان دانست. مدیری که برای کارکنان خود مدیر بهتری باشد – اگر این بهتر بودن را هوشمندانه انتخاب کند – به کارکنان خود نشان میدهد که چه توانمندیهایی دارند یا میتوانند داشته باشند.
کارکنان چنین مجموعهای، دستاوردهای خود را هرگز به «لحظات خوش در سازمان» و نیز «حقوق و پاداش مادی دریافتی در پایان ماه» خلاصه نمیکنند. بلکه احساس میکنند علاوه بر موارد فوق، با کار در آن تیم یا سازمان، به انسانهای «بزرگتر» و «توانمندتری» تبدیل میشوند.
در گذشته، اینگونه تصور میشد که «توانمندتر» شدن کارکنان، باعث میشود آنها توقعات بیشتری داشته باشند و در نهایت این توانمندی به نارضایتی آنها و ترک سازمان منتهی شود. اما امروز این دیدگاه وجود ندارد. تحقیقات و تجربه نشان داده است که کسانی که از دانش و بینش کافی برخوردار باشند، زمانی که توانمندی آنها افزایش پیدا میکند، به سازمان وفادارتر میشوند. چون احساس میکنند که اگر به محیط دیگری بروند ممکن است در این حد، فضا و امکانات برای یادگیری و رشد آنها فراهم نباشد.
احتمالاً سوال مهم این خواهد بود که: «اگر کارمند من این را نفهمید و پس از سرمایهگذاریهای شرکت در نهایت تصمیم به ترک آن گرفت چه خواهد شد؟». پاول میشلمن در مصاحبه خود با نشریه کسب و کار هاروارد برای این پرسش، پاسخ کوتاهی دارد: «کسی که یادگیری برایش اهمیت ندارد و آن را به عنوان ارزشی که از سوی شرکت شما برایش ایجاد شده، به رسمیت نمیشناسد، بهتر است شما را ترک کند!».
بنابراین به خاطر داشته باشیم که تاکید بر سبک «مدیریت مهربان»، یک رفتار نادرست سازمانی است که تنها در کوتاه مدت میتواند رضایت کارکنان را تامین کند. اما مدیریت اثربخش میتواند رابطهای پایدار را میان کارکنان و محیط کار ایجاد کرده و تقویت نماید.