ترور شخصیت در سازمان به رفتار یک فرد یا افراد خاصی اطلاق می شود که برای دستیابی به هدف های شخصی یا گروهی خود قادر به استفاده از روش های صحیح نیستند و نمی توانند منافع خود را به شیوه ای صحیح ، مقبول، پذیرفته شده و مطابق با موازین اخلاقی به دست آورند و می کوشند با اعمال قدرت و براساس ترس و حذف روانی فرد یا افراد دیگر ، به مقصود خود برسند و طی این فرایند، آن شخص یا اشخاص خاص را در نظر رؤسا، مرئوسان و همکارانش نامطلوب ، کم کار، مخالف اهداف سازمان و در نهایت، مخالف شیوه های متداول و پذیرفته شده در جامعه، معرفی کنند.

بعضی از رویه های ترور شخصیت در سازمان و یا برخی از شیوه هایی که برای اعمال قدرت در سازمان استفاده می شوند عبارتنداز :

  1. می کوشند تا عده ای از افراد تحت سرپرستی خود را با روش های گوناگون نظیر، تشویق و دادن امتیازهای به حق و ناحق ، طرح دوستی های کاذب و بالاخره با تهدید به شیوه های غیرمستقیم، تحت نفوذ خود در آورند و آنان را برای قبول همه نظریات و شیوه های رفتاری خود آماده سازند.
  2. می کوشند در برخوردهایی که با کارکنان دیگر سازمان دارند، از فرد یا افراد خاصی در محیط کار یا در واحد تحت نظارت خود بدگویی کنند، در برخورد با آْنان شوخی هایی با بار عاطفی منفی داشته باشند و موقعیت شخص یا اشخاص مورد نظر را در حضور دیگران کم اهمیت و متزلزل نشان دهند.
  3. اگر نتوانند در حضور شخص موردنظر از وی بدگویی کنند و حدس بزنند که ممکن است واکنش صریح فرد مورد نظر موجبات رسوایی و تغییر نگرش دیگران را نسبت به خودشان فراهم سازد، در ظاهر رفتاری سرد وبی تفاوت با او خواهند داشت ، ولی در خلوت و به شیوه های مختلف، علیه او سخنان و مطالب ناروا می گویند و فرصتی ایجاد نمی کنند تا شخص مورد نظر از این اتهامات اطلاع پیدا کند و به دفاع از خود بپردازد.
  4. می کوشند بدون توجه به صلاحیت ها و توانائی های بالقوه و احتمالاً بالای فرد موردنظر، مسئولیت ها و وظایف کم اهمیت تر را به عهده او گذارند، از ارائه هر فرصتی که می تواند باعث افزایش کارایی و محبوبیت او در سازمان شود، جلوگیری کنند و احیانا” کارهای سخت و خسته کننده را به عهده او گذارند.
  5. در حضور او از کارکنان دیگر تعریف می کنند، ولی هیچگاه به خدمات و خصوصیات قابل توجه شخص مورد نظر اشاره ای نمی کنند و در مواردی آن چنان رفتاری در پیش می گیرند که گویی چنین شخصی در سازمان محل کار آنان، وجود ندارد.
  6. مانع از شرکت وی در دوره های آموزشی داخل یا خارج از سازمان یا خارج از کشور می شوند و بدین ترتیب ، او را از رویدادهای جدید رشته تخصصی خود باز می دارند تا فرصتی برای رشد و کسب محبوبیت در سازمان به دست نیاورد.
  7. می کوشند در فرصت های مختلف و در ملاقات با رؤسای خود و حتی ملاقات با بالاترین سطح مدیریت سازمان ، شخص مورد نظر را اصطلاحا” از چشم آنان بیندازند و اتهاماتی را بر او وارد سازند که می تواند کذب کامل باشد، ولی چون این نوع مطالب نادرست در فرصت های مختلف و در رابطه با مسائل گوناگون برای این مقامات مطرح می شود و از طرف دیگر، چون به فرد مورد نظر هیچگونه فرصتی داده نمی شود تا از خود دفاع کند و او از چنین وقایعی بی اطلاع است، به تدریج  مدیران سطوح بالا نیز تلقین ها و اتهاماتی را که بر شخص مورد نظر وارد شده ، می پذیرند یا نگرش آنان نسبت به او تغییر می کند.
  8. تا حد امکان می کوشند از شرکت در جمع کارکنان خود و خاصه هنگامی که شخص موردنظر در این جمع ها حاضر است،اجتناب کنند و ملاقات های خود را به تماس های فردی با افراد تحت نظارت خود محدود سازند.
خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  تنگناهراسی یا کلاستروفوبیا

https://monajemi.ir/?p=19575

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.