ترور شخصیت در سازمان به رفتار یک فرد یا افراد خاصی اطلاق می شود که برای دستیابی به هدف های شخصی یا گروهی خود قادر به استفاده از روش های صحیح نیستند و نمیتوانند منافع خود را به شیوه ای صحیح ، مقبول، پذیرفته شده و مطابق با موازین اخلاقی به دست آورند .
بنابراین تلاش میکنند با اعمال قدرت و براساس ترس و حذف روانی فرد یا افراد دیگر ، به مقصود خود برسند و طی این فرایند، آن شخص یا اشخاص خاص را در نظر رؤسا، مرئوسان و همکارانش نامطلوب ، کم کار، مخالف اهداف سازمان و در نهایت، مخالف شیوه های متداول و پذیرفته شده در جامعه، معرفی کنند.
بعضی از رویه های ترور شخصیت در سازمان و یا برخی از شیوه هایی که برای اعمال قدرت در سازمان استفاده می شوند عبارتنداز :
- تلاش میکنند تا عدهای از افراد تحت سرپرستی خود را با روش های گوناگون نظیر، تشویق و دادن امتیازهای به حق و ناحق ، طرح دوستی های کاذب و بالاخره با تهدید به شیوههای غیرمستقیم، تحت نفوذ خود در آورند و آنان را برای قبول همه نظریات و شیوه های رفتاری خود آماده سازند.
- میکوشند در برخوردهایی که با کارکنان دیگر سازمان دارند، از فرد یا افراد خاصی در محیط کار یا در واحد تحت نظارت خود بدگویی کنند، در برخورد با آنان شوخیهایی با بار عاطفی منفی داشته باشند و موقعیت شخص یا اشخاص مورد نظر را در حضور دیگران کم اهمیت و متزلزل نشان دهند.
- اگر نتوانند در حضور شخص موردنظر از وی بدگویی کنند و حدس بزنند که ممکن است واکنش صریح فرد مورد نظر موجبات رسوایی و تغییر نگرش دیگران را نسبت به خودشان فراهم سازد، در ظاهر رفتاری سرد و بیتفاوت با او خواهند داشت ، ولی در خلوت و به شیوههای مختلف، علیه او سخنان و مطالب ناروا میگویند و فرصتی ایجاد نمیکنند تا شخص مورد نظر از این اتهامات اطلاع پیدا کند و به دفاع از خود بپردازد.
- تلاش دارند بدون توجه به صلاحیت ها و توانائیهای بالقوه و احتمالاً بالای فرد موردنظر، مسئولیتها و وظایف کم اهمیتتر را به عهده او گذارند، از ارائه هر فرصتی که میتواند باعث افزایش کارایی و محبوبیت او در سازمان شود، جلوگیری کنند و احیانا” کارهای سخت و خسته کننده را به عهده او گذارند.
- در حضور او از کارکنان دیگر تعریف میکنند، ولی هیچگاه به خدمات و خصوصیات قابل توجه شخص مورد نظر اشاره نمیکنند و در مواردی آن چنان رفتاری در پیش میگیرند که گویی چنین شخصی در سازمان محل کار آنان، وجود ندارد.
- مانع از شرکت وی در دورههای آموزشی داخل یا خارج از سازمان یا خارج از کشور میشوند و بدین ترتیب ، او را از رویدادهای جدید رشته تخصصی خود باز میدارند تا فرصتی برای رشد و کسب محبوبیت در سازمان به دست نیاورد.
- میکوشند در فرصت های مختلف و در ملاقات با رؤسای خود و حتی ملاقات با بالاترین سطح مدیریت سازمان ، شخص مورد نظر را اصطلاحا” از چشم آنان بیندازند و اتهاماتی را بر او وارد سازند که میتواند کذب کامل باشد، ولی چون این نوع مطالب نادرست در فرصتهای مختلف و در رابطه با مسائل گوناگون برای این مقامات مطرح می شود و از طرف دیگر، چون به فرد مورد نظر هیچگونه فرصتی داده نمیشود تا از خود دفاع کند و او از چنین وقایعی بی اطلاع است، به تدریج مدیران سطوح بالا نیز تلقینها و اتهاماتی را که بر شخص مورد نظر وارد شده ، میپذیرند یا نگرش آنان نسبت به او تغییر میکند.
- تا حد امکان سعی میکنند از شرکت در جمع کارکنان خود و خاصه هنگامی که شخص موردنظر در این جمع ها حاضر است، اجتناب کنند و ملاقاتهای خود را به تماسهای فردی با افراد تحت نظارت خود محدود نمایند.