بازار هنر سنتی نه تنها هنرمندان بلکه گالریها و موزهدارهایی را شامل میشود که طبیعتا به سمت این بازارهای در حال توسعه نیز گرایش دارند. در واقع ما در حال حاضر شاهد حرکت به سمت روشهای کلاسیک خرید هستیم و اخیرا موزه هنرهای معاصر لسآنجلس آثاری از هنرمندان را جهت نمایش در کلکسیون خود خریداری کرده است. البته این امر موجب گشایش دربهای Crypto Art Basel، Biennale و سایر رویدادهایی که آثار هنری رمزارزی آنها رکورد فروش در مزایده Christie یا Sotheby را میشکند، شده است.
پنجاه سال دیگر اولین آثار هنری NFT توسط هنرمندان مشهور جهان میتوانند بسیار ارزشمند شوند، درست مانند آنچه در اولین انیمیشنهای جان ویتنی، پدر انیمیشن رایانهای که اولین انیمیشن را در سال ۱۹۶۰ در رایانه خود تولید کرد، رخ داد. هنرمندان جدی معاصر بدون سانسور، حقیقت ما را منعکس و حتی آن را برجسته میکنند. در دنیای سیاسی کنونی، یک اتحاد بین هنرمندان فعلی و هنر رمزنگاری و بدون هیچ گونه سانسوری، یک تطبیق مناسب است. میشا لیبمن (Misha Libman)، بنیانگذار Snark.art، معتقد است که نه تنها این چالش را میپذیرد بلکه از آن لذت میبرد. وی اظهار داشت:
در حالی که بسیاری از صنایع پویا مانند فیلم، موسیقی و انتشارات از سالها پیش انتقال خود را به حوزه دیجیتال آغاز کردهاند، ناتوانی در ایجاد یک بستر دیجیتالی منحصربهفرد برای هنر، این بازار ۶۰ میلیارد دلاری را تا حد زیادی در حوزه فیزیکی نگه داشته است. فناوری بلاکچین نه تنها توانایی رفع کمبود محتوای دیجیتال را دارد، بلکه دارای پتانسیل گشایش حوزههای اجتماعی مهیج دیگری است و هنرمندان در حالی که مستقیما و بدون نیاز به عبور از مرزهای فیزیکی و سایر موانع به مخاطبان جدید جهانی میرسند، میتوانند آن را آزمایش کنند.
بنابراین آیا مخاطبان این هنر بلاکچینی آماده هستند تا با تغییر جهت به سمت دیجیتالی شدن به چالش کشیده شوند؟ خصوصا هنرمندان فعلی که اکنون توسط یک رسانه تکنولوژیک جدید، راهی جهت دستیابی به مخاطبانی که پیش از این هرگز نداشتهاند را پیدا می کنند.
(برگرفته شده از سایت کریپتولند)