در دنیای کسب و کار یکی از مزایای رقابتی برای شرکتها وجود اقرادی با هوش مدیریتی  Management Intelligence برای مدیریت مطرح می باشد که از اهمیت بالایی نیز برخوردار بوده و سازمانها و شرکتها را بر آن می دارد تا با شناسایی و پرورش هوش پنجگانه افراد در دنیای امروز ، خود را در رقابت فشرده و سخت شرایط موجود و آینده به عنوان پیروز میدان مظرح نمایند .  

هوش مدیریتی(MQ) به ما یادآوری می‌کند که برای موفقیت در زندگی شخصی و زندگی شغلی ، باید بتوانیم بر خودمان مدیریت قوی داشته باشیم و به عبارتی روی خودمان که ارزشمندترین دارایی‌مان ما بشمار می رود ، سرمایه‌گذاری کنیم .

بر این اساس بایستی ۵ هوش را با نگاه اتربخشی و جامعیت‌نگری به‌کار گیریم تا با هم‌توان‌ افزایی بین آنها انسانی موفق باشیم.در مجال زیر مولفه های پنجگانه هوش مدیریتی را را به تفکیک و برای آشنایی ارایه میکنیم :

  • هوش منطقی(IQ):

  • بهره هوشی ( intelligence quotient ) یا همان هوش عقلی یا هوش ریاضی است که در مدارس، ما را با آن می‌سنجیدند. اما همه‌ی ما شواهد بسیاری از انسانهایی را می‌توانیم مثال بزنیم که در مدرسه و دانشگاه معدل بالایی داشتند، اما در به‌کارگیری آنها در زندگی خانوادگی و زندگی کاری به توفیقات سعادت نیافتند. پس هوش عقلی لازم است، اما کافی نیست.
  • هوش هیجانی(EQ):

  • به معنای توان مدیریت کردن هیجانات خود و دیگران است . خوشبختانه هوش هیجانی (Emotional Quotient) قابلیت اکتسابی دارد و ما می‌توانیم با یادگیری در هر سن که باشیم هوش هیجانی خود را ارتقا دهیم. پس کم‌کاری در این زمینه فقط و فقط نشان‌دهنده‌ی تصور خودمان است. برای اینکه هوش هیجانی خودمان را بالا ببریم باید به عوامل مهمی چون پایداری و استقامت برای رسیدن به اهداف درست از پیش تعیین‌شده، انگیزه‌بخش و مدیریت روح و روان خودمان و پرهیز از ناامیدی و یادگیری برای ارتقای روحیه‌ی مثبت‌اندیشی و کنترل و اصلاح دائم و مرتب رفتار و کردار خویش در راستای انسان متعالی شدن، همدلی و گذاشتن خودمان به جای دیگران که با آنها سروکار داریم برای درک بهتر ایشان، و این سؤال را از خود پرسیدن که اگر من به جای طرف مقابل بودم چه انتظاری داشتم، و در نهایت ارتقای مهارت خودشناسی و شناخت تیپ شخصیتی خودمان با مراجعه به مشاوران کاربلد و مطالعه برای تقویت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف خویش بپردازیم.
  • هوش سیاسی(PQ):

  • هوش سیاسی ( Political Quotient ) که بهتر است آن را به هوش تدبیری ترجمه کنیم، و معنا و مفهوم آن این است که بدانیم در مقابل هر فرد بهترین نوع رفتار چه باید باشد.‌ تشخیص تفاوت میان افراد و به‌کارگیری بهترین شیوه‌ی عملکرد برای نزدیک شدن به آنها، هوش تدبیری یعنی هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.هوش تدبیری یعنی اینکه خودم را با سواد مخاطب هدف هماهنگ کنم و از به‌کار بردن سؤالات و عبارات نابجا خودداری کنم. هوش تدبیری توان درک طرف مقابل را در ما افزایش می‌دهد. هوش تدبیری همان کیاست داشتن در کار است. به ما یاد می‌دهد که با مردم بحث نکنیم، یاد می‌دهد که در بازار رفته‌ایم تا معامله کنیم نه مقابله.  و اینکه درک فرهنگها و خرده‌فرهنگها را داشته باشیم.
  • هوش جسمانی یا فیزیکی(PQ):

  • به ما می‌گوید که برای موفقیت در کار، و نزد مردم می‌بایست روح شاداب و مغزی پویا داشته باشیم و این مهم مهیا نمی‌شود مگر اینکه جسم سالم داشته باشیم. هوش جسمی (Physical Quotient) به ما می‌گوید که عقل سالم در بدن سالم قرار دارد، پس مراقبت‌کننده‌ی ورزش و سلامتی خود باشیم.
  • هوش معنوی(SQ):

  • نهایتاً هوش معنوی (Spiritual Quotient) به انسان بودن ما، صداقت داشتن ما و سالم بودن اخلاق ما می‌پردازد. همان پندار نیک، گفتار نیک، و کردار نیک است. هوش معنوی یعنی خودمان را نانوایی فرض کنیم که قرار نیست نان سوخته دست مردم بدهیم.
خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  فرهنگ‌ چهارگانه‌ سازمانی‌

https://monajemi.ir/?p=16466

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.