اکثر شرکتها تمایل دارند خوشسر و زبان هایی را استخدام کنند که تواناییهای رهبری خوبی از خود نشان می دهند.
به بیان دیگر شرکت ها «برونگرا»ها را برای استخدام ترجیح میدهند.
اما طبق یافتههای رادنی اندرسون، مدیر عامل یک کسب و کار و کسی که خودش را درونگرا میداند، چنین کاری در وهله ی اول «کوته بینانه» است.
او برای این گفته خود ۴ دلیل میآورد که در ادامه، آنها را به همراه ۶ دلیل دیگر در حمایت از مزیت استخدام درونگراها نسبت به برونگراها خواهیم خواند.
۱- درونگراها گوش شنوای فوق العادهای دارند!!!
اغلب درونگراها مهارتهای شنیداری فوق العادهای دارند.
به راحتی ناسازگاریهای موجود در یک تیم را شناسایی می کنند.
قادرند برای جلوگیری از بروز موقعیتهای نامناسب بالقوه، به نحو مقتضی با مشکل برخورد و آن را رفع کنند.
۲- آنها پیشاپیش خود را آماده میکنند!!!
درونگراها معمولاً با سخنرانی و جلسات میانه خوبی ندارند.
به همین خاطر پیشاپیش خود را آنقدر آماده میکنند که رئیس و مشتریانشان تحت تأثیر آمادگی بالای آنها قرار میگیرند.
درونگراها تصوری که از جلسه مورد نظر در ذهن خود درست کردهاند را به جریان میاندازند و وقتی کنترل جلسه را به دست میگیرند برنامه مد نظر خود را به طور کامل و با جزئیات اجرا میکنند.
۳- شخصیت های درونگرا تمرکز فوق العاده ای دارند!!!
از آنجایی که درونگراها انسانهای ساکتی هستند و معمولاً سرشان به کار خودشان گرم است، قادرند روی به انجام رساندن کارهایشان متمرکز شوند و از پرت شدن حواسشان به چیزهای دیگر جلوگیری کنند.
از طرف دیگر کارایی آنها الهام بخش کارمندان دیگر نیز خواهد شد، به گونهای که همه سعی میکنند تعهد و جدیت درونگراها را سرلوحه کار خود قرار دهند.
۴- آنها در موقعیت های دشوار آرامش خود را حفظ می کنند!!!
درونگراها تا جایی که بشود از تنش دوری می کنند.
به همین دلیل وقتی موقعیت دشواری پیش میآید، آرامش خود را به بهترین نحو حفظ میکنند و یک سر و گردن از دیگران بالاتر می ایستند. این برای متقاضیان احراز یک موقعیت مدیریتی مهارت مناسبی است چرا که می توانند موقعیت های مختلف را بی طرفانه تجزیه و تحلیل کنند و رویکرد مناسبی در قبال آن به کار بگیرند.
۵- درونگرا ها زحمت دیگران را به پای خود نمی نویسند!!!
درونگراها از مورد توجه قرار گرفتن تواناییهای شخصیشان در انجام امور مختلف لذت میبرند اما در پروژههای مشترکی که دیگران نیز سهمی در آن دارند، علاقهای به تصاحب اعتبار کار دیگران از خود نشان نمیدهند.
تمایل آنان به ارزش قائل شدن برای زحمت دیگران، از آنها یک همکار و هم تیمی قابل اعتماد و محبوب میسازد.
۶- دردسر کمتر در محیط کار!!!
بعضی از برونگراها تا خود را در مرکز نوعی جنجال قرار ندهند آرام نمیگیرند.
چنین تنشهایی معمولاً هر تعداد از همکاران که امکانش وجود داشته باشد را درگیر خود میکنند.
اما از آنجایی که درونگراها ذاتاً خود را با محیط اطراف مشغول نمیکنند، حضورشان در میان جمع از خراب شدن جَو کاری جلوگیری و محیط را آرام میکند.
۷- جلسات کمتر و کوتاهتر!!!
برونگراها جلسه گذاشتن و صحبت کردن برای دیگران را خیلی دوست دارند و اساساً «ارتباط و تعامل» را به خودی خود نکته مثبتی تلقی میکنند.
این در حالی است که درونگراها با جلسات میانه خوبی ندارند، مخصوصاً وقتی برای انجام کارهای اصلی خود با محدودیت زمانی مواجه باشند.
جلسات کمتر برای آنها به معنای انجام کار بیشتر است.
۸- گپ و گفت کمتر در فضای کاری!!!
تعاملات اجتماعی در محل کار چیز خوبی است، اما مثل هر چیز خوب دیگری در صورت افراط میتواند مخرب باشد.
برونگراها از گپ و گفت های روزانه برای شانه خالی کردن از زیر کار استفاده و دو یا چند نفر دیگر را نیز با خود همراه میکنند.
این در حالی است که درونگراها حتی اگر قصد اتلاف وقت داشته باشند، با اینترنت گردی و سرگرمیهای انفرادی وقت خود را به تنهایی سپری میکنند و مانع کار کردن دیگران نمیشوند.
۹- درونگراها نوآوری بیشتری از خود نشان میدهند!!!
ما در دنیایی زندگی میکنیم که بخش اعظم ارتباطات حرفهای آن به صورت آنلاین انجام میشود و نوآوری در آن نقشی حیاتی و همیشگی بازی میکند.
تجربه نشان داده است درونگراها خود را با چنین دنیایی بهتر از برونگراها وفق میدهند.
۱۰- آنها به درخشش برونگراها کمک میکنند!!!
شخصیتهای برونگرا برای مشاغل بسیاری مناسب هستند، خصوصاً در حوزههایی نظیر بازاریابی و فروش.
برونگراهایی که مشاغلی اینچنینی دارند به کمک یک تیم پشتیبانی متشکل از درونگراها به موفقیت بیشتری دست پیدا خواهند کرد.
شخصیتهای درونگرای چنین تیمی میتوانند با توانایی بالای خود در پرداختن به جزئیات، فرد برونگرای مورد نظر را برای تمرکز روی بهرهگیری از شخصیت خود و دیگران آزاد بگذارند.