سرمایه فکری، موضوع جدیدی است که به لحاظ نظری در چندسال اخیردر سطح جهانی مطرح شدهاست اما از آنجایکه منبعی پر ارزش برای کشورها و سازمانها به حساب میآید، میزان رشد و توسعه آن به سرعت در حال تبدیلشدن به شاخصی در توسعهیافتگی کشورها است.
از سوی دیگر، این منبع نامشهود بهعنوان یکی از ارزش افزاترین منابع شرکتها و سرمایهای کلیدی در رشد کارآفرینی مطرح شدهاست و امروزه ضرورت توسعه و مدیریت سرمایهی فکری ، به یک الزام جدی در سطح کلان ملی و در عرصهی کسب و کار تبدیل شده و با حرکت به سمت اقتصاد دانش پایه منجر به تغییر پارادایم حاکم اقتصاد صنعتی شدهاست.
در اقتصاد دانش محور ، از سرمایه فکری (Intellectual Capital) به منظور ایجاد ارزش برای سازمان استفاده میشود و در دنیای امروز، موفقیت هر سازمان به توانایی مدیریت این داراییها بستگی دارد . امروزه شاهد رشد اهمیت سرمایههای فکری، به عنوان یک ابزار مؤثر برای افزایش رقابت شرکتها هستیم و اندازهگیری سرمایه فکری به منظور مقایسه شرکتهای مختلف، تعیین ارزش واقعی آنها و حتی بهبود کنترلهای آنها ضروری است.
با توجه به آنچه گفته شد، تعاریف مختلفی در مورد سرمایه فکری ارایه شده است که عبارتند از :
- ۱٫ استوارت اعتقاد دارد، سرمایه فکری مجموعهای از دانش، اطلاعات، داراییهای فکری (Intellectual Property)، تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که میتواند برای ایجاد ثروت به کار گرفته شود. در واقع سرمایه فکری تمامی کارکنان، دانش سازمانی و تواناییهای آن را برای ایجاد ارزش افزوده در بر میگیرد و باعث منافع رقابتی مستمر میشود .
- ۲٫ بنتیس ، سرمایه فکری را به عنوان مجموعهای از داراییهای نامشهود (منابع، تواناییها، رقابت) تعریف میکند که از عملکرد سازمانی و ایجاد ارزش به دست میآیند .
- ۳٫ ادوینسون و مالون ، سرمایه فکری را «اطلاعات و دانش به کار برده شده برای کار کردن، جهت ایجاد ارزش» تعریف میکنند.
- ۴٫ بنتیس و هالند ، در مقاله خود در سال ۲۰۰۲، سرمایه فکری ذخیرهای از دانش را که در نقطه خاصی از زمان در یک سازمان وجود دارد، نشان میدهد. در این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است .
- ۵٫ سرمایه فکری دارایی است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازهگیری میکند و این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامشهود است که از طریق به کارگیری داراییهای مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست آمده است . همه این ویژگی ها باعث ایجاد ارزش به دست آمده به دلیل اینکه یک پدیده کاملاً داخلی است، قابلیت خرید و فروش ندارد.
- ویژگیهای سرمایه فکری :
باوجود شباهت سرمایه فکری با داراییهای مشهود، در توانایی بالقوه برای ایجاد جریانهای نقدی آتی، اما ویژگیهایی که سرمایه فکری را از این داراییها متمایز میکنند، عبارتاند از:
– داراییهای فکری، داراییهای غیر رقابتی هستند . بر خلاف داراییهای فیزیکی که فقط میتوانند برای انجام یک کار به خصوص در یک زمان خاص مورد استفاده قرار بگیرند، داراییهای فکری را میتوان به طور همزمان برای چند امر خاص به کار گرفت. برای مثال، سیستم پشتیبانی از مشتری میتواند، امکان حمایت از هزاران مشتری را در یک زمان خاص فراهم کند. این توانایی یکی از مهمترین معیارهای برتری داراییهای فکری بر داراییهای فیزیکی است.
– سرمایه انسانی و سرمایه رابطهای ، قابلیت تبدیل شدن به مالکیت شخصی ندارند ، بلکه باید بین کارکنان و مشتریان و تأمینکنندگان مشترک باشند. بنابراین، رشد این نوع از داراییها نیاز به مراقبت و توجه جدی دارد.
-
انواع سرمایه فکری سازمان
· سرمایه انسانی شامل : دانش و مهارت ، تجربه کاری ، تواناییها ، لیاقت شغلی ، روحیه کاری ، انعطاف پذیری وفاداری کارکنان ، رضایت کارکنان ، یادگیری ، خلاقیت ،
· سرمایه رابطهای شامل : روابط رسمی ، روابط غیررسمی ، شبکههای اجتماعی ، شرکا ، اتحاد و همبستگی ، علائم تجاری ، اعتماد ، شهرت شرکت، وفاداری مشتری ، التزام مشتری ، شرایط مشترک ، تقسیم قراردادها ، قراردادهای رسمی
· سرمایه ساختاری شامل : فرهنگ سازمانی،ارزشهای شرکت
· سرمایه اجتماعی شامل : فلسفه مدیریتی ، فرایندها و عادات ، فرایندهای رسمی ، فرایندها و عادات غیررسمی ، فرایندهای مدیریتی ، اموال فکری ، نام تجاری ، داده و اطلاعات ، دانش کد بندی شده ، اختراعات و کپی رایت ، رموز تجاری
( با تشکر از جناب آقای احمد ماهی جاغرق برای مطلب ارسالی)