روش هزینه یابی (BALANCED SCORE CARD= BSC) پیشنهاد می کند که مدیران اطلاعاتی در خصوص عوامل هزینه زا در امر کیفیت را از چهار منظر، را به طور هماهنگ در یک کارت یادداشت کنند و به تحلیل آنها بپردازند. این چهار منظر عبارتند از :

۱- منظر مشتری
۲- منظر فرایندهای داخلی کسب و کار
۳- منظر رشد، نوآوری و یادگیری سازمانی
۴- منظر مالی.

کارت‌های امتیاز دهی متوازن ماهیتا برای توصیف و ارزیابی عملکرد گذشته و در جهت عملی ساختن استراتژی و ماموریت‌های سازمان به وجود آمده است، ولی به خاطر ماهیت و نقش کنترلی که در تعیین عملکرد‌ها ایفا کرده است. بعضا در مواردی برای هزینه‌یابی کیفیت نیز به کار گرفته شده است.

فرایند هزینه‌یابی کیفیت توسط کارت‌های امتیازدهی متوازن یک فرایند کیفی است، بدین گونه که از نظرات ذی‌نفعان سازمان برای اندازه‌گیری میزان و نوع تاثیرگذاری هزینه‌های عدم مرغوبیت استفاده می‌شود. یعنی از دیدگاه مالی سهامداران باید پاسخ دهند کدام یک از هزینه‌های عدم مرغوبیت بار مالی بیشتری به سازمان وارد می‌کند.

همچنین مشتریان باید از دیدگاه خود هزینه‌های کیفی را که بیشترین تاثیررا در کاربرد محصول دارند، مشخص کنند. در ادامه از منظر فرایند کسب و کار باید ارتباط بین هزینه‌های کیفیت و مزیت رقابتی مشخص شود و نیز معلوم شود که صرف این هزینه‌های کیفی چه ارتباطی با یادگیری و رشد در سازمان خواهد داشت.

بعد از جمع‌آوری این اطلاعات با قرار دادن آنها در کنار هم و ارزیابی و بررسی اطلاعات گردآوری شده بر اساس چهار منظر ذکر شده،علاوه بر اینکه تخمینی از عملکرد صرف هزینه‌های کیفی به دست می آید، می توان میزان این هزینه‌ها را نیز تا حد زیادی معین کرد.
همانطور که اشاره شد استفاده از روش اخیر در هزینه‌یابی کیفیت بسته به نوع صنعت و دیدگاه مدیریت کیفیت است اگرچه مطالعات انجام شده نشان دهنده استفاده بسیار ناچیز از این روش بوده است‌.
مطالعات عملی در متن صنعت به محققان اثبات کرده است که این کیفیت نیست که عامل هزینه است، بلکه ضعف کیفیت است که همواره موجب ایجاد بار مالی شده است.

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  استراتژی‌های غلط مدیریتی

بنابراین آنچه که ما آن را هزینه کیفیت می خوانیم، در حقیقت همان هزینه ضعف کیفیت است. چرا که محققان به این نتیجه رسیده‌اند که هر آنچه برای کیفیت هزینه شود در حقیقت افزودن به دارایی‌ها است ،تا جایی که برخی محققان برای کیفیت ترازنامه را در نظر گرفته اند و هزینه‌های تطابق را در سمت راست ترازنامه در نظر گرفته‌اند. (یعنی آنها را از جنس دارایی دانسته‌اند)

اگرچه رویکردهای حسابداری صنعتی به مقوله هزینه‌های کیفیت به خاطر وجود جنبه‌های پنهان بسیار (وجود نداشتن سرفصل حساب‌ها به صورت آشکار) هرگز نتوانسته‌اند به خودی خود روشی مستقل در ارزیابی هزینه‌های کیفیت محسوب شوند.

از آنجا که کاهش هزینه‌های کیفیت یک امر نسبی است و هرگز در هیچ موسسه‌ای دیده نشده است که این هزینه‌ها به صفر برسد، محققان به این نتیجه رسیده‌اند که بهتر است با این مسئله با رویکردی مقایسه‌ای برخورد و از روش‌های Benchmarking استفاده کنند.

https://monajemi.ir/?p=8521

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.