فرد دبلیو ریگز ، با ارائه تئوری منشوری خود(CAG)یعنی ، اداره امور تطبیقی ، معتقد بود که جوامع از نظر توسعه یافتگی تابع ساختارهای اداری خود بوده و به همین دلیل دارای ساختارهای متفاوت از یکدیگر می باشند . وی معتقد بود  جوامع و یا کشورهای توسعه یافته دارای ساختارهای خوب و کارآمد بوده ولی در مقابل کشورهایی که توسعه یافته نیستند دارای ساختار و نظام اداری ضعیف و سست می باشند .

وی کشورها را به سه دسته تقسیم می کند :

جوامع آمیخته یا متراکم : فعالیت ها به صورت متراکم در وزارتخانه های این جوامع قابل مشاهده است و تعداد وزارتخانه ها برای کارکردهای دولتی کم می باشد . ( به طور مثال کشور امریکا)

جوامع پراکنده و یا تفکیک شده : در این جوامع کارها بسیار تخصصی است و افراد همه فن حریف نیستند و تعداد وزارتخانه ها برای کارکردهای دولتی بسیار زیاد و جز به جز تعریف شده است .( به طور مثال ، کشور اتحاد جماهیر شوروی سابق با ۷۰ وزارتخانه)

جوامع منشوری : ترکیبی از جوامع آمیخته و پراکنده و به طور مثال جوامه و سازمانهایی که بر اساس مولفه هایی نظیر سیاست به صورت پاندول ساعت بعضا از مدل آمیخته و بعضا از مدل پراکنده تبعیت و ساختار سازی می نمایند .

44

در این میان وی ، کشورهای جهان سوم را منشوری می داند چرا که  در آنها سنت و تجدد، قدیم و جدید، متخصص وکلی دان با یکدیگر همزیستی دارند .

در جوامع منشوری مشخصه های زیر قابل مشاهده می باشد  :

  • ناهمگونی : جامعه منشوری به علت همزیستی دیدگاههای گوناگون ، ساختاری ناهمگون دارد .
  •  تغییر اجتماعی ناتمام : پدیده های فرهنگی ،اقتصادی ، سیاسی ، تکنولوژیکی و اداری گوناگون وجود دارد و ساختار مدرن در کنار ساختار سنتی و توسعه ناهمگون در سطح جامعه مشاهده می شود .
  • در جامعه منشوری دیوان سالاری ( کارکنان سازمانهای دولتی ) از نفوذ و قدرت بالا برخوردار هستند ، و نزدیکی به کانون های قدرت می تواند منافع شخصی آنان را به منافع عمومی جامعه تبدیل نماید .
  • صوری بودن قانون :  درجوامع منشوری قانون یک چیز است ولی در عمل چیز دیگر است .
  • هم پوشانی : در جوامع منشوری کارویژه ها از طریق ساختارهای سنتی در کنار ساختارهای مدرن انجام میشوند که باعث سردرگمی می گردند.
خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  بیماری های مرگ آفرین مدیریت

فرد دبلیو ریگز  ، ویژگیهای زیر را برای واحد تحلیل جامعه منشوری مطرح می کند:

  • خویشاوند محوری : در جامعه منشوری خویشاوند  محوری و دوست بازی در پستهای اداری کارکرد غالب است در جوامع تفکیک شده ملاحظات دولتی جایگاهی ندارد جامعه متراکم خاصیت موروثی دارد و رابطه خانوادگی و دوستانه نقش مهمی دارد .قانون و مقررات بر ای برخی کاملا اجرا می شود و برای برخی اجرا نمی شود.
  •  هنجارهای ناهمگون و نبود اجماع: در جامعه منشوری اندیشه های سنتی و مدرن با یکدیگر در تضادند و مدیر دولتی سالائی برای ارتقا و توسعه شدیدا به پیوندهای خویشاوندی وابسته است.
  • چند قبیله گرائی: در جوامع منشوری گروههای نژادی ، مذهبی متفاوت در کنار یکدیگر زندگی می کنند بیشتر آنها تعامل خصمانه ( در ظاهر دوستانه ) دارند اگر یکی از اعضای قبیله پستی رادر بخش دولتی یا خصوصی بدست آورد می کوشد که اعضای قبیله خود را استخدام و ارتقا دهد.

 ( با تشکر از جناب آقای دکتر حمید عرفانیان خانزاده برای ارایه مطلب فوق)

https://monajemi.ir/?p=6409

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.