هر وقت واژه بوروکراسی به ذهن ما خطور می کند کلماتی همچون کاغذ بازی ، قانونمندی و ….. را به یاد می آوریم که ماحصل نوع برداشت و پنداشت ما از این واژه در عمل می باشد .
واژه بوروکراسی اولین بار در ایران باستان و توسط کوروش تدوین و ابلاغ گردید اما بعدها جامعه شناس آلمانی به نام ماکس وبر که امروزه او را بنیان گذار مکتب بوروکراسی می دانند معرفی و اصول و قواعد آن به جهانیان ابلاغ گردید . اما باید این را بدانیم که وی در واقع بوروکراسی ایده آل را بنیان نهاد و هرچند خود ماکس وبر منتقد اصلی نظام بوروکراسی بود ولی با الهام گرفتن از پدر علم مدیریت یعنی فردریک تیلور اصول خود را بنا نهاد .
در واقع بوروکراسی واژه بسیار مهم و لازم برای زندگی انسانها بشمار می رود و آن چیزی که این واژه را با بار منفی همراه نموده ، نحوه اجرا بوروکراسی در هر اقلیم می باشد .
بوروکراسی دارای نکات مثبتی است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :
-
مکتوب نمودن امور
-
استخدام مادام العمر
-
قانون مندی
-
غیر شخصی کردن وظایف و اموال
-
سلسله مراتب
-
اختیار و ……
آیا به نظر شما وجود موارد فوق برای یک جامعه ضروری نیست ؟ آیا شما اعتقادی به اصول و چارچوب فوق ندارید ؟
بدیهی است بوروکراسی ذاتا خوب بوده ولی بد اجرا می گردد ضمن اینکه بوروکراسی مزایا و معایبی نیز دارد که با توجه به توسعه دانش بشری در حال تغییر و تحول در اصول آن هستیم .
اما اجرای بوروکراسی در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته مانند آلمان به خوبی قابل مشاهده بوده و همگان از آن سود می برند و در مقابل کشورهای جهان سوم و یا برای دلخوشی دلمان کشورهای در حال توسعه به دلیل اجرای ناقص و سلیقه ایی و حتی اشتباه نظام بوروکراسی متاسفانه نفع عمومی در آن حاصل نگردیده و شاهد تبعیض و نارضایتی در سطوح مختلف جامعه و سازمانها و به دنبال آن ایجاد نگرش منفی به بوروکراسی هستیم .
شاید کشورهایی نظیر ایران به خاطر اقلیم اجتماعی خود پذیرای اجرای بوروکراسی به معنای واقعی نیستند چرا که کانون های قدرت و سلطه در سازمان ها و سطوح مختلف جامعه به سختی می توانند عرصه حاکمیتی را به واسطه اجرای نظام بوروکراسی رها نمایند .
نمودار زیر سیر تکوینی پارادایم مدیریت عمومی (اداره امور دولتی) یا Public Administration را نشان می دهد که در نوشته های بعدی به توضیح آن خواهیم پرداخت .
یادمان باشد که