آسانسوری را در نظر بگیرید که درب آن در حال بسته شدن می باشد و فردی هم تلاش می کند خود را به اسانسور برساند و قبل از بسته شدن درب ، داخل آن شود . چهار نفر در داخل آسانسور حضور دارند و نفر پنجم را نظاره می کنند .
حال رفتار آنان را در این مورد تحلیل می کنیم :
- یکی از مسافران داخل آسانسور خیلی عجله دارد و نمیخواهد معطل شود (برونگرا و وظیفه محور)
- یکی از مسافران خیلی پرانرژی و پرشور است، مانع بسته شدن درب آسانسور میشود و به مسافر جدید خیر مقدم میگوید (برونگرا و مردم محور)
- مسافر سوم، نظر خاصی ندارد، با لبخند و صبورانه منتظر است که ببیند چه میشود (خوددار و مردم محور)
- مسافر آخری هم در همین حال دارد حساب و کتاب میکند که آیا این آسانسور تحمل وزن نفر اضافه را دارد یا خیر (خوددار و وظیفه محور)
نکته جالب این است که در مورد فوق به خوبی مشهود و ملموس است که چطور ممکن است افراد مختلف در سازمان، نسبت به یک واقعه یا رخداد،عکس العملهای مختلف داشته باشند و ما باید این گوناگونی را درک کنیم و برای آن احترام قائل باشیم .
البته اگر این موضوع را درک کنیم و عواقب آن را بشناسیم، میتوانیم مسائل مربوط به عواقب این برداشتها و عکس العملها را به خوبی مدیریت کنیم و مهمتر از آن میتوانیم افراد را بسته به شاخصه های رفتاری شان در موقعیتهای مناسب به کار بگیریم و از توان آنها بهره ببریم.