یکی از دوستان که از اساتید برجسته دانشگاهی در کشور می باشند و بنا به اقتضای شغلی برای اجرای سمینار عازم شهرهای مختلف می شوند خاطره ایی را از سفر به شمال کشور تعریف کرد که برای شما نقل می کنیم :

 در جاده بارانی و پر پیچ و خم خطه سرسبز ایران  مشغول رانندگی بودم و تعدادی گاو را دیدم که می خواستند از عرض جاده عبور کنند و سرعت ماشین را کم کردم و به آرامی از کنار آنها گذشتم .

از روبرو  یک خودرو پراید را دیدم و از روی حس انساندوستی و با توجه به سرعتی که داشت ، شیشه را پایین کشیدم و فریاد زدم :  گاو  !

در آینه نگاه کردم ببینم که آن ماشین سرعتش کم شد یا خیر که دیدم راننده با دست و اشاره فحش می داد احتمالا می گفت: گاو خودتی و….

فردای آن روز که برگشتم به طور اتفاقی در آن محل توقفی داشتم و شنیدم که روز قبل  یک پراید به شدت با تعدادی گاو تصادف کرده است و راننده در بیمارستان بستری شده و حالش وخیم است و ۲ راس گاو هم تلف شده است .

حساس شدم و اطلاعات دقیق تری گرفتم و متوجه شدم به احتمال یقین آن راننده همان ماشینی بود که من روز قبل به او عبور گاوها را هشدار داده بودم!!

احتمالا  آن راننده محترم اگر زود قضاوت نمی کرد و به این فکر می کرد که یک آدم غریبه بی دلیل به او توهین نمیکند و شاید پیامی دیگری به  او دارد و سرعتش را کم می کرد این مشکل برایش پیش نمی آمد . 

  • بسیاری از مشکلات در حوزه منابع انسانی به واسطه قضاوتهای عجولانه صورت می گیرد به صورتی که حتی در برخی موارد بدون دیدن افراد و حتی کار کردن با آنها در خصوص این دسته از کارکنان و صرفا بر اساس اطلاعات دیگران قضاوت عجولانه کرده و ضمن تحمیل هزینه های پنهان برای سازمان ، فرایندهای منابع انسانی را دچار تلاطم میکنیم. 
خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  لکه سیاه !!

https://monajemi.ir/?p=4526

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.