آربیتراژ (Arbitrage) به مفهوم کسب سود از اختلاف قیمت در دو یا چند بازار است. البته شاید خیلی از تراکنش های مالی وفق این تعریف آربیتراژ خوانده شود ولی باید توجه داشت که آربیتراژ به صورت آکادمیک به مجموعه تراکنش های مالی اطلاق می شود که در هیچ حالتی باعث زیان نشده و حداقل در یک حالت باعث سود شود به عبارتی آربیتراژ به طور ایدآل یک معامله بدون ریسک (Risk Free) است.
شرط دیگر اطلاق آربیتراژ به تعاملات مالی این است که خرید و فروش به صورت همزمان انجام شود. به عبارت دیگر در حالتی که قیمتها در بازارهای مختلف امکان آربیتراژ را نداشته باشد میتوان گفت که که بازارها در تعادل آربیتراژی (Arbitrage Equilibrium) هستند. از مصادیق بارز آربیتراژ معاملات ارزی و سود بردن از نرخ تبدیل ارزهای مختلف در بازارهای مختلف است.
آربیتراژ (و به تبع آن بازار یا قیمت بدون آربیتراژ) کلیدی ترین مفهوم برای متخصصین فاینانس است و همان نقشی را بازی می کند که “تعادل” برای اقتصاددان ها دارد. البته فهم من این است که فقدان آربیتراژ و تعادل در واقع دو روی یک سکه هستند و هر دو به مفاهیم مشترکی اشاره می کنند.
مثال : فرض کنید نرخ تبدیل دلار به ریال ۱۰۰۰ تومان، یورو به ریال ۱۳۰۰ تومان و یورو به دلار ۱.۴ باشد. اگر یک واحد یورو را به دلار تبدیل کرده و با آن ریال بخریم و دوباره ریال را به یورو تبدیل کنیم ۱۰۰ تومان سود می کنیم. یعنی دو سبد متفاوت از دلار و ریال و یورو با ارزش یورویی یکسان قیمت ریالی یکسان ندارند.
نکته بسیار کلیدی در مفهوم آربیتراژ این است که سبد دارای آربیتراژ باید در “همه حالت ها” بازده غیرمنفی داشته باشد و گرنه اصطلاح آربیتراژ به آن اطلاق نمی شود. لذا مثلا خرید یک کالا از یک کشور و صادرات آن به کشور دیگر با قیمت متفاوت آربیتراژ نیست چرا که تجارت با ریسک های متعددی از جمله کاهش قیمت محصول یا ظهور محصول رقیب و الخ مواجه است. به همین خاطر بود که گفتم به عبارت “بیمه” در مثال نفت دقت کنید. اگر من نفت بخرم و ریسک آتش سوزی نفت انبارشده وجود داشته باشد دیگر آربیتراژ نداریم و لذا برای بررسی وجود یا عدم وجود آربیتراژ باید “هزینه بیمه” را هم به آن اضافه کنم.