در هر کشوری برنامهریزی و تجزیه و تحلیل اقتصادی مستلزم در اختیار داشتن ابزارهایی مانند حساب های ملی و سایر حساب های کلان و همچنین شاخص های اقتصادی مناسب است. امروزه در کشورهای مختلف، طیف وسیعی از شاخص ها توسط مراجع مختلف آماری و علمی مانند سازمان های دولتی، سازمان های بینالمللی، دانشگاه ها و سایر مراکز در زمینههای مختلف تهیه میشود.
شاخصها مقادیری عددی برای توصیف وضعیت هستند که می تواند نتایج زیر را به همراه داشته باشد:
– ملموستر کردن وضعیت پدیدهها
– فراهم کردن امکان مقایسه بین وضعیت پدیدهها در شرایط مختلف برای مثال شرایط زمانی و مکانی مختلف
– کمک به تصمیمگیریها و جهتگیریهای مدیریتی
– کمک به کشف نقاط و دلایل ضعف، قوت، تهدید و به خصوص فرصت
– کمک به پیشبینی آینده
هر چقدر شاخص به موارد یادشده در بالا بیشتر کمک کند، شاخص بهتری به حساب میآید. البته در مقایسه بین شاخصها یک خصوصیت مهم دیگر نیز باید مدنظر قرار گیرد: در دسترس بودن و کیفیت دادههای لازم برای محاسبه شاخص.
شاخصهای متعددی برای بیان وضعیت اقتصاد کلان کشورها معرفی شدهاند که از معروفترین آنها میتوان از تولید ناخالص داخلی (که مبنای محاسبه نرخ رشد اقتصادی است)، نرخ تورم، نرخ بیکاری، رشد نقدینگی، نرخ سود بانکی و تراز تجاری، ضریب جینی و شاخص محیط کسب و کار نام برد.
اگرچه در طول دهههای اخیر مباحث و جدالهای بسیاری در تعریف توسعه به صورت عام و توسعه اقتصادی به صورت خاص وجود داشته، اما همواره شاخص تولید ناخالص داخلی (و به صورت خاصتر شاخص درآمد سرانه) و به تبع آن نرخ رشد اقتصادی به عنوان مهمترین نماد در درجهبندی توسعه یافتگی اقتصادی کشورها مطرح بوده است؛ شاخصی که مبنای اصلی سیاستگذاریها یا هدفگذاریهای اقتصادی اغلب کشورها است.
شاخص های اقتصادی از طریق محاسبات پیچیده و بررسی ها دقیق صورت می گیرد. اندازه گیری این شاخص توسط عموم امکانپذیر نیست و در هر کشور متولی خاص خودش را دارد. در ایران مرکز آمار و بانک مرکزی اندازه گیری بسیاری از شاخص ها را به عهده دارند.