مفاهیم اقیانوسی آبی (Blue Ocean) و اقیانوس قرمز (red Ocean) نخستین بار توسط W.Chan Kim و Renee Mauborgne مطرح شدند. از دیدگاه ایشان، دنیای کسب و کار از دو نوع بازار تشکیل شده که آنها را با عناوین اقیانوس آبی و اقیانوس قرمز میشناسیم.
در سال ۲۰۰۵ کتابی بانام استراتژی آبی منتشر شد. در این کتاب بهصورت مفصل توضیح داده شد که کسب و کارها برای موفقیت باید از استراتژی اقیانوس آبی استفاده کنند. میلیونها نسخه از این کتاب به فروش رسید و البته در ایران هم طرفداران بسیاری پیدا کرد و کمک بسیاری هم به رشد کسبوکارهای جدید داشت .
در حالت کلی تمامی کسب و کارهای دنیا در یک اقیانوس قرار دارند و کسب و کارهایی که نمونه مشابه آنها زیاد است یا به عبارتی رقبای زیادی دارند در دسته اقیانوس قرمز قرار میگیرند و کسب و کارهای که نمونه مشابه کمتری دارند و رقبایشان کم است و حتی در مواردی رقیبی ندارند در دسته اقیانوس آبی قرار میگیرند .
-
اقیانوس آبی :
قبل از راهاندازی کسبوکار خود احتمالاً به این موضوع فکر میکنید چه ایدهای انتخاب کنیم تا در اقیانوس آبی فعالیت داشته باشیم. اگر به لیست کمپانیهای میلیاردی دنیا نگاه کنید احتمالاً متوجه خواهید شد که همگی در زمان شروع در دسته اقیانوس آبی قرار داشتهاند. بله شروع یک ایده منحصر فرد این امتیاز را به شما میدهد تا به تکشاخ کسبوکار و تجارت تبدیل شوید که این می تواند مزیت قابل تامل برای استراتژی آبی محسوب گردد .
اما از طرفی دیگر عیب بزرگ کسب و کار های اقیانوس آبی زمانی پدیدار می شود که رقیبی وجود نداشته باشد یا حداقل رقیب موفقی نداشته باشید پس احتمالا اینکه چطور ایده خود را پیاد سازی کنید و از آن درآمد زایی داشته باشید برای شما مشکل خواهد بود چرا که علاوه بر ایجاد یک کسب و کار جدید شما در حال ایجاد یک شاخه جدید در بازار نیز هستید و باید ضمن جذب مخاطبانی که بازار جدید مقداری برای آنها نا آشنا بوده و بایستی روی روش های کسب درآمد و اعتماد سازی تمرکز زیادی داشته باشید.ضمن اینکه کسب و کارهای اقیانوس آبی معمولا در ابتدای راه با مشکلات قوانینی کشورها به خصوص ایران دست و پنجه نرم میکنند و رسیدن به یک مدل مناسب برای درآمدزایی و همچنین ارائه خدمات مناسب به کاربران بسیار دشوار خواهد بود و عموما کسب و کارهای اقیانوس آبی نیاز زیادی به سرمایه اولیه و یا شتاب دهنده و سرمایه گذار دارند.
-
استراتژی قرمز :
راه اندازی کسب و کار اقیانوس قرمز بسیار آسان است چرا که میتوانید به راحتی مدل درآمدی و روش کاری رقیب های خودتان رو پیش بگیرید و فقط در مواردی خودتان را متمایز نمایید . مثلا می توان به کافی شاپ های موجود در سطح شهر که همگی نوع درآمد و نوع محصول آنها دقیقا یکسان هست و تنها تفاوت در دکوراسیون و مقداری کیفیت ارائه سرویس ها دارند اشاره کرد . در استراتژی اقیانوس قرمز ریسک کسب و کار خود را میتوانید به مقدار زیادی کاهش دهید و با خیال راحت از مدل های موجود در اقیانوس قرمز نسخه برداری کنید.
اما عیب بزرگ کسب و کاریهای اقیانوس قرمز این است که کسب و کارهای اقیانوس قرمز معمولاً در بازاری فعالیت میکنند که به نقطه اشباع نزدیک است. به عبارتی دیگر معمولاً عموم مردم از این بازار استفاده میکنند و قبل از ورود شما به این بازار مشتری کسبوکار دیگری بودهاند. پس در این شرایط شما میبایست آنقدر خوب عمل کنید تا مشتریانی که سالها از خدمات کسب و کارهای دیگر استفاده کردهاند را جذب کنید. در اقیانوس قرمز فقط داشتن یک یا ۲ فاکتور مزیتی نسبت به رقبا کفایت نمیکند و باید در تمام موارد عالی عمل کنید تا بتوانید مشتریان وفادار سایر کسب و کارها را جذب کنید.
برای درک بهتر در نظر داشته باشید که در بازارهای کشورهای توسعه یافته به دلیل اینکه سالهای زیادی است کسب و کارها به بلوغ رسیدهاند و خدمات خود را به بهترین شکل ارائه میکنند رقابت بسیار سخت است. مثلاً شما در آمریکا در شرایطی فروشگاه اینترنتی خود را احداث میکنید که فروشگاههای آنلاین قدیمی مثل آمازون کالای مورد نیاز مردم را در کمتر از ۶ ساعت و با قیمت مناسبی در هر کجای ایالات متحده تحویل میدهند. در این شرایط مشتریان شما مردمی هستند که سالها طعم کیفیت فوق العاده آمازون و سایر فروشگاههای اینترنتی را چشیدهاند, در همین شرایط انتظار دارید از خدمات شما استفاده کنند؟
یا در نظر بگیرید که در بازار خودروهای آمریکا آیا راهی برای یک شرکت جدید میتواند وجود دارد که در شرایطی که صدها خودرو ساز معروف و باکیفیت مثل فورد, بی ام وی, تویوتا و …. کل بازار را تصاحب کردهاند و میلیاردها دلار صرف تحقیقات و توسعه محصولات خود میکنند امکان حضور شرکت شما فراهم گردد؟!
بنابراین و بر اساس مشروح فوق در نظر داشته باشید زمانی که روزهای اول کسب و کار خود را میگذرانید اگر در اقیانوس آبی فعالیت دارید باید بدانید افرادی که قصد استفاده از خدمات شما را دارند در اصل اولین تجربه آنها از این نوع خدمات است . مثلاً زمانی که شما تصمیم میگیرید یک باشگاه ورزشی هاکی در ایران راهاندازی کنید باید بدانید اکثر افراد به هیچ وجه تجربهای از آن ندارند و احتمالاً حاضر به ریسک برای کسب این تجربه هم نباشند. در اینجا شما میتوانید به هر شکل ممکن افراد را برای تجربه کردن خدماتتان تشویق کنید, حتی در صورتی که سودی نداشته باشید. مشابه این کار را تاکسیهای اینترنتی با تخفیفهای سفر اول به خوبی انجام میدهند.
در مورد اقیانوس قرمز هم خلق تجربه اهمیت بسیاری دارد و اکثر افراد ترجیح میدهند به همانجایی که قبلاً خدمات خوبی دریافت کردهاند مراجعه کنند. در این شرایط نیاز است تا به هر قیمتی حتی یک بار هم که شده برای افراد خلق تجربه کنید تا متوجه شوند کسب و کار شما از محلی که قبلاً خدمات میگرفتند بهتر است.
در پایان لازم به ذکر است که در خصوص تدوین استراتژی در اقیانوس آبی نیز به یک نکته اساسی باید توجه ویژه داشت . به عبارتی ، تمرکز، بایستی بر جذب مشتری باشد و اگر در همان ابتدای ورود به اقیانوس آبی بر روی درآمدزایی تمرکز کنیم، ورود دیگران را به این عرصه تسهیل کرده و فضا را به یک اقیانوس قرمز تبدیل کرده ایم. استراتژی درست برای ورود به اقیانوس آبی، جذب حداکثر مخاطبین حتی در ازای درآمدی بسیار کم است تا بدین صورت بتوانیم بازار را در اختیار گرفته و برند خود را توسعه دهیم.