اجتماع انسانی از نخستین روزی که پدید آمد بطور کامل با خواص روحی و فیزیکی همراه انسان روبه کمال بوده است . اولین اجتماعی که در بین بشر بوجود آمد اجتماع خانوادگی بوده که بر اثر ازداواج پیدا شده است. رفته رفته این اجتماعات گسترده تر شد تا جایی که نیازمند ریاست گردید ، لذا اولین مباحث مدیریت به صورت ریاست فرد مدیر در خانواده، رئیس خویشاوندان، رئیس قبیله، رئیس ملت و دیگر مظاهر اجتماعی پدیدار می شود .

بدیهی است در بین یک عده، کسی مقدم می شود که از همه قوی تر، شجاع تر و مدبرتر باشد . در روند تکامل این قدرت از نظر تعداد فرزندان ، میزان ثروت، علم و اخلاق معیار برتری قرار گرفت تا سر انجام ریاست به کسانی می رسد که به فنون حکومت، سیاست و اداره پیش از دیگران آشنا باشند در این نوع اجتماعات به تدریج نوعی کنترل مالی، دفترداری و بایگانی که به روی سنگها و تابلوهای گلین نوشته می شود آغاز گردید ، اگر خواسته شود ، مدیریت از نظر اسناد به جامانده و مکتوب تاریخی بررسی گردد ، از”۵۰۰۰سال قبل از میلاد “اسناد و مدارک به جامانده، حاکی از آن است که یک سری اصول و قوانین مربوط به مدیریت رعایت می شده است . به عنوان مثال؛ سومری ها در”۵ هزار سال قبل از میلاد”بر حفظ سوابق، به عنوان یک ابزار کنترل تاکید داشتند . یا مصریها در”۴ هزار سال قبل از میلاد”به امور طراحی، برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل در ساخت اهرام ثلاثه اهتمام داشته اند. همچنین مصریها در ۲ هزار و ۷۰۰سال قبل از میلاد ،ضرورت و اهمیت برخورد منصفانه و صادقانه در مدیریت و استفاده از مصاحبه برای روان درمانی را امری لازم می دانستند. در هر حال بر اساس اسناد موجود این اصول و ضوابط با فراز و نشیبی تاکنون ادامه داشته و دارد . اما آنچه که مورد نظر می باشد این است که مدیریت به عنوان یک رشته دانشگاهی از حدود صد سال پیش مطرح شده و دسته بندی نظریه های مدیریت در قالب مکاتب مدیریت از این زمان به بعد بوده است.

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  تقابل دموکراسی و بوروکراسی

 اگر بخواهیم مفاهیم و نظریه های مدیریتی را ازنظر سیر تاریخی مورد مطالعه قرار دهیم می توان این نظریات رابه دو بخش تقسیم کرد:

-نظریه های مدیریتی تا قبل ازسال۱۷۵۰(از۵۰۰۰سال قبل ازمیلادتا۱۷۵۰)

-نظریه های مدیریتی بعد ازسال۱۷۵۰تاکنون(از۱۷۵۰تا۲۰۰۳)

نظریه های مدیریتی قبل ازسال۱۷۵۰تقسیم بندی خاصی ندارند. ضمن اینکه اصول، مفاهیم متعدد و مختلف در زمینه مدیریت مطرح و عمل می شد. اما نظریه های مدیریتی بعد از سال۱۷۵۰بخصوص سال۱۹۰۰به بعد را می توان در قالب۶مکتب فکری بیان نمود. چرا که در قرن بیستم تکامل چشمگیری در علم و فن اداره امور سازمانها بوده است. در اوایل قرن، نهضت مدیریت علمی توجه صاحبان و مهندسان فنی را به اداره امور فیزیکی سازمان جلب کرد.حدود سالهای ۱۹۳۰نهضت روابط انسانی توجه و نظریات جامعه شناسان و روانشناسان را به اداره امور انسانی معطوف ساخت، سالهای بین دو جنگ جهانی اول و دوم ارتش های جهان تجربیات گرانبهایی را در مدیریت از خود به جا گذاشتند که بعدها به صورت مکتب عملیاتی و رفتاری جلوه یافت و تفکر سیستمی در مدیریت موضوعیت یافت. از دهه ۱۹۵۰به بعد مدیریت به صورت یک بحث همگانی در تمامی رشته های علمی قابل طرح گردید. صاحبنظران رشته های مختلف نظریه جامعه شناسان، روانشناسان، اقتصاددانان، سیاستمداران و ریاضی دانان هر کدام سازمان و مدیریت را از جهت خاصی برای تحقیق و بررسی های فنی مناسب تشخیص دادند و بالاخره شالوده علم جدید سازمان و مدیریت پی ریزی گردید. با توجه به سیر تاریخی مشاهده شده نظریه سازمان و مدیریت پدیده ای تکامل گرا است، یعنی اینکه نظریه پردازان، با مطالعه مکتب گذشته آنها را اساس کار خود قرارداده و به ترمیم یا ارائه نظریه های جدید می پردازند و به این سیر تکاملی خوشه ای می افزایند.

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  چرخه مدیریت دانش

 برای دانلود با موضوع سیر تکاملی نظریه های سازمان و مدیریت از روی لینک زیر اقدام فرمایید.

https://monajemi.ir/?p=28925

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.