کار عمده کارل ویک ، تئوری سیستم های اطلاعات را در محیط سازمانی است و اعتقاد دارد هر قسمت از سازمان برای بقای آن مهم بوده و هیچ قسمتی از سازمان نباید خودش را مهمتر از بقیه بخشها در نظر بگیرد . او اغلب از استعاره ارگانیسمها به جای سازمان استفاده کرده و معتقد بود که پیچیدگی و تنوع درون سازمان منطبق با سطح ابهام اطلاعاتی است که آن سازمان باید پردازش کند .
بنظر وی افراد در سازمانها سعی میکنند آنچه را در اطرافشان اتفاق افتاده است را درک نمایند بنابراین آنها ابتدا مجبور به حس کردن آن چیزی هستند که در محیطشان اتفاق افتاده است تا یک تعبیر مشترک را ارایه کنند که بتوانند به عنوان یک رهنمود برای عمل ، انجام وظیفه کند .
کارل ویک ، سازمان را به عنوان سیستمی می بیند که اطلاعات نامشحص را از محیط خود گرفته و سعی می کند از آن اطلاعات درکی را حاصل کرده و از آنچه آموخته است برای حوادث آینده استفاده نماید . به اعتقاد او همانطور که سازمانها تکامل و تغییر مییابند از خود و محیطشان درکی را حاصل مینمایند . بنابراین فعالیت اصلی اطلاعات حل ابهام اطلاعاتی درباره محیط سازمان است و این سوالات که : در محیط چه اتفاقی افتاده است ؟ چرا این اتفاق افتاده است؟ این به چه مفهومی است؟
حسگری سازمانی دارای حداقل هفت ویژگی زیر میباشد :
- بیهویتسازی مبتنی است زیرا حسگرها تصور خود از خویشتن را تغییر میدهند .
- بازپسنگر و بازسازنده پایان ناپذیر تجربههای گذشته است بعبارتی ما کاشفانی هستیم که تا هنگامی که کشف نکردهایم نمیدانیم چه کشفی کردهایم.
- اجرایی کننده محیطهای معنادار است زیرا انسانها دنیاهای خود را حس میکنند .
- جنبه اجتماعی دارد زیرا در ارتباط با انسانهای درون و بیرون سازمان تحقق پیدا میکند .
- مداوم است یعنی آغازی ندارد و دائم در جریان است .
- بر شواهد متمرکز و با منتخبی از آنها تمرکز دارد یعنی بر نقاطی آشنا تمرکز دارد و با سرنخهای معین تحریک میشود و مهار سرنخ ها منشاء قدرت است.
- ظاهرالصلاح بوده و دقیق نیست زیرا آنچه معنادار است لزوما دارای معنا نیست!
یک سازمان از محیط خود از طریق ۴ مجموعه فرآیندهای بهم پیوسته و مرتبط حس سازی را انجام می دهد که در نمودار زیر آن را ملاحظه میکنید:
- تغییر اکولوژیکی : حس سازی زمانی شروع می شود که بعضی از تغییرات یا تفاوت ها در محیط سازمانی بوجود آمده منجر به اختلالات و یا تغییراتی در جریانات تجربه میشود که بر مشارکتکنندگان سازمان اثر میگذارند .
- وضع : فرآیندی است که افراد در یک سازمان با جدیت محیطهایی را که با آنها مواجهاند شکل داده و سپس در آنها حضور مییابند . فرایند وضع در نتیجه آگاهی از بعضی از تغییرات یا تفاوتها در جریانات تجربه شده شروع میشود .
- انتخاب : فرآیندی است که افراد در یک سازمان به این سوال پاسخ میدهند که چه چیزی در اینجا رخ داده است ؟ آنچه فرایند انتخاب بر میگزیند مفاهیمی هستند که میتوانند بر داده های مبهم ناشی از فرایند مرحله وضع موجود تحمیل شوند تا انتخاب به گذشته برگشته تا تاریخ را بیرون بکشد و یک برنامه منطقی از تعبیر و تفسیر را برگزیند .
- حفظ و نگهداری : فرآیندی است که محصولات موفقیت آمیز ، حس سازی را برای آینده حفظ می کند . محصول حس سازی یک محیط وضع شده است و بعبارتی تعبیر محسوس از حوادث گذشته به شکل استدلالهای عِلّی می باشد .
دستورالعمل حسسازی :
کارل ویک ، دستورالعمل حسسازی را در این سوال خلاصه میکند که چطور میتوانم بفهمم که در مورد چه چیزی فکر میکنم تا ببینم چه چیزی را میگویم؟ این دستورالعمل نشان میدهد که افراد در سازمانها دائما در حال گفتگو بوده تا دریابند آنچه را که فکر میکنند و تعابیری را که انجام دادهاند بسازند . بعبارتی وقتی انسانها خود میشنوند چه میگویند ، درمییابند که چه فکر میکنند .
کارل ویک به مدیران و سایر افراد سازمان ده نصیحت را ارایه می کند :
- از بی نظمی نهراسید : حدی از بی نظمی ضروری است زیرا اطلاعات بی نظم و مبهم را می توان جذب و با آنها کنار آمد .
- هیچگاه در لحظهایی از زمان ، یک کار انجام ندهید.
- اقدام بی سازمان و نامنظم را نسبت به بی اقدامی ترجیح دهید : زیرا بی عملی نمی تواند حسی را برانگیزد .
- غالبا مهم ترین تصمیمات ، نامشهودترین آنها است .
- راه حل قطعی وجود ندارد .
- منغعت طلبی را زیر پا بگذارید : تاکید زیاد بر کسب سود در کوتاه مدت امکان کسب سود در بلند مدت را از بین می برد .
- نقشه ذهنی مدیران بیش از هر محصولی دیگر کار می کند و بهترین راهنما می باشد چون در برگیرنده تجربیات گذشته آنان در مورد پدیده ها است.
- شمای سازمانی را دوباره ترسیم کنید .
- سازمان را به صورت نظامهای تکاملی ببینید و ببینید چه چیزی در حال تکامل است و آنرا دگرگون سازید .
- خود را پیچیده کنید : علل متفاوتی را برای معلول ها و راه حل های جدیدی را برای مشکلات پیدا کنید .
( برگرفته از کتاب مروری جامع بر مفاهیم اساسی نظریه های مدیریت و سازمان، آقای دکتر سید رضا سیدجوادین)