یادگیری اساس رفتار آدمی بشمار می رود و اکثر رفتارهای وی حاصل یادگیری بوده بطوری که از طریق یادگیری روی محیط خود تاثیر می‌گذارد و از آن تاثیر می‌پذیرد.فرآیند یادگیری از آغاز تولد انسان شروع می‌شود و تا پایان عمر او ادامه دارد و شکل های مختلفی از یاد گرفتن، سخن گفتن تا رفتار اجتماعی و پرورش عقلانی، عاطفی و روحی و اخلاقی و … را شامل می‌شود .

در این میان روان‌شناسان همواره تلاش داشته‌اند که فرایند یادگیری را تبیین و تشریح نمایند که از انواع یادگیری، می توان به یادگیری رفتارهای اجتماعی چون نوع‌دوستی، پرخاشگری، تحمل، مدارا و … را اشاره کرد .

یادگیری اجتماعی”” Social Learning “” ، فرآیندی است که طی آن، رفتارهای خوب و بد، بهنجار و نابهنجار آموخته می‌شوند. بنابراین نتیجه می گیریم که از دوران کودکی، از طریق ارتباط اجتماعی با والدین، رسوم، آداب فرهنگی و رفتارهای قابل قبول، جامعه‌پذیر می‌شویم. همچنین انواع هیجانات چون ترس‌ها و حب و بغض‌ها را نسبت به افراد و ارزش‌ها و نهادها و امور اجتماعی و شخصی در جامعه می‌آموزیم. این فرآیند را  یادگیری اجتماعی می نامند .

اصول نظریه یادگیری اجتماعی عبارتند از:

  • افراد می توانند با مشاهده ی رفتار دیگران و نتایج آن رفتارها از یکدیگر بیاموزند.
  • آموختن می تواند بدون تغییر رفتار باشد. رفتارگرایان می گویند که یادیگری باید با تغییر رفتار توام باشد در مقابل نظریه پردازان یادگیری اجتماعی اعتقاد دارند که ازآنجا که مردم می توانند فقط از طریق مشاهده یادبگیرند لزوما یادگیری منجر به تغییر رفتار نمی شود.
  • شناخت نقش مهمی دریادگیری دارد. در طول سی سال گذشته نظریه یادگیری اجتماعی به طورفزاینده ای درشناخت و تفسیر خود از یادگیری نقش داشته است. آگاهی و شناخت از نتایج رفتار، تشویق ها و تنبیه هایی که در آینده به دلیل یک رفتار روی می دهد می تواند روی نمایش رفتارهای مردم تاثیر بگذارد.
  • نظریه یادگیری اجتماعی را می توان به عنوان یک پل بین نظریه یادگیری رفتارگرایانه  و یادگیری شناختی در نظر گرفت.
خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  ترور شخصیت افراد در سازمان

یادگیری از یکدیگر هم می تواند یادگیری رفتارهای خوب باشد هم  رفتارهای  نه چندان خوب. مثلا به رفتار ترافیکی توجه کنید به نظر می رسد رفتارهای خطرزای ترافیکی در جامعه شایع تر از رفتارهای سالم ترافیکی است.  سریع رفتن ، عبور از چراغ قرمز، خیابان یک طرفه را خلاف جهت رفتن و بسیاری از رفتارهای دیگر نه تنها دربخش عمده ای از جامعه مذموم نیست بلکه خیلی هم مثبت است و نشانه زرنگ بودن و به اصطلاح تیز بودن فرد است.

شاید نظریه یادگیری اجتماعی بتواند این قبیل رفتارهای خطرزا را توضیح دهد . مادام که رفتارهای خطرزا غالب هستند امکان آموختن این رفتارها در جامعه بیشتراز یادگیری رفتارهای سلامت گرا است.

به عبارت دیگر نظریه یادگیری اجتماعی وجوه و ابعاد زیادی دارد، اما آنچه این نظریه را به ویژه به ارتباطات انسانی و ارتباطات جمعی پیوند می‌زند موضوع یادگیری مشاهده ای است . افراد طبق این چارچوب نظری ظرفیت زیادی برای یادگیری مشاهده ای دارند که ممکن است به صورت مستقیم یا غیرمستقیم رخ دهد . وقتی از ارتباط حرف می‌زنیم موضوع مهم نتایج ارتباط در جامعه انسانی است. این نتایج می‌تواند اشکال شناختی، عاطفی و رفتاری پیدا کند. همچنین این شناخت ها، عواطف و رفتارها ممکن است پایدار یا ناپایدار، فردی یا گروهی و مفید یا مضر باشند.

در هر صورت این امور در اجتماع و در تعامل فرد و جامعه یا فرد و گروه های اجتماعی و محیطی که در آن قرار دارند و زندگی می‌کنند، واقع می‌شود. نکته دیگر اینکه همه این شناخت ها، عواطف و رفتارها طی تعاملات یا ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم آموخته می‌شوند. ظرفیت فراوان برای یادگیری اجتماعی و یادگیری از طریق مشاهده دانش و مهارت افراد از طریق انتقال اطلاعات، الگوها و سرمشق های بسیار متنوع محیط اجتماعی گسترش می‌یابد. طبق این نظریه تقریبا هر نوع یادگیری رفتاری، شناختی و عاطفی را می‌توان با مشاهده کنش های افراد و پیامدهای این کنش ها کسب کرد.

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  ویژگی افراد برنده و بازنده در شرایط غیرمنتظره

بخش زیادی از یادگیری اجتماعی چه به صورت هدفمند و با قصد قبلی و چه بدون قصد قبلی از الگوها و سرمشق هایی پیدا می‌شود که در محیط نزدیک به شخص قرار دارد ولی میزان زیادی از اطلاعات درباره ارزش های انسانی، سبک های تفکر و الگوهای عاطفی و رفتاری از الگوهایی ناشی می‌شود که رسانه های جمعی فراهم می‌آورند. در هر صورت مشاهده چه در محیط نزدیک و معمول و مرسوم واقع شود چه در محیط نمادین رسانه ای قرار گیرد، الگوگیری و الگوسازی از این مشاهدات امری ارتباطی است که نظریه یادگیری اجتماعی بر آن استوار است.

لازم به توضیح است که آلبرت بندورا در سال ۱۹۷۷ نظریه یادگیری اجتماعی را مطرح کرد و معتقد بود انسانها از مشاهده رفتارها و نگرشهای یکدیگر تاثیر می پذیرند و یاد می گیرند. او بر این باور بود که بیشتر رفتارهای انسانها از طریق مدلسازی رفتار دیگران است. این مدلسازی از طریق تحلیل رفتار دیگران صورت می گیرد و در این میان نظریه یادگیری اجتماعی رفتارانسان را در قالب برهم کنش متقابل بین تاثیرات شناختی و رفتاری و محیطی توضیح می دهد.

نظریه یادگیری اجتماعی بندورا برای آموختن و عملکرد رفتار دارای چند فرضیه است. این فرضیه‌ها بیانگر تعامل یا داد و ستد میان شخص، محیط و رفتار به شکل نمودار می‌ شوند که به تعامل دوسویه ، یادگیری کاروری و نیابتی ، و یادگیری و عملکرد عنوان گردیده‌اند.

به عقیده بندورا محیط بی‌شک در رفتار تاثیر می‌کند چرا که نظام اجتماعی است که از راه تشویق و تنبیه افراد جامعه را به اجرای رفتارهای معینی وادار می‌سازد یعنی، به اصطلاح بندورا رفتار انسان بر جبرگرایی دوسویه پاریه‌ریزی می‌شود.
بندورا برای توضیح یادگیری اجتماعی خود به مواردی مانند چهارچوب ادراکی، یادگیری کاروزی و جانشینی، یادگیری و عملکرد، اهمیت تقلید در یادگیری، الگوبرداری و مشاهده اشاره می‌کند.

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  ارتباط خوب

نظریهٔ یادگیری اجتماعی با تأکیدی که بر متغیرهای محیطی برانگیزندهٔ رفتارهای معین دارد، نقش شایان توجهی در روانشناسی بالینی و نظریهٔ شخصیت داشته است. این رویکرد ما را متوجه این نکته کرده که اعمال انسان واکنش‌هائی است در برابر محیط‌های معین، و نیز اینکه محیط چگونه رفتار ما را کنترل می‌کند و به چه نحو می‌توان آن را تغییر داد تا رفتار تغییر کند.
نظریه‌پردازان یادگیری اجتماعی بدین‌سبب مورد انتقاد واقع شده‌اند که بر اهمیت تأثیر شرایط محیط بر رفتار تأکید فراوان نموده‌اند، و در نتیجه در روانشناسی شخصیت شخص را کنار گذارده‌اند’ (کارلسون ـ Carlson، ۱۹۷۱). بسیاری از نظریه‌پردازان شخصیت مایل نیستند شخصیت را تا آن اندازه که در نظریه یادگیری اجتماعی عنوان می‌شود عاری از ثبات بدانند.

https://monajemi.ir/?p=20103

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.