آیا تاکنون در موقعیتی قرار گرفته اید که با اینکه همه چیز به مهارت و توانایی های شما وابسته بوده است و بعد زحمت زیاد وظیفه خود را به خوبی به پایان برده اید ناگهان فردی از راه می رسد و کاری می کند که روز شما را خراب می کند؟!

شاید دلیل چنین رفتار هایی ضعف در مهارت های شخصی باشد چرا که ضعف در همدلی با نیازها و خواسته های اطرافیان  یا EQ با کارایی پایین در محل کار به شدت وابسته است. حال سؤال این جاست شما به عنوان یک سرپرست، مدیر یا رهبر یک گروه چقدر به احساسات اطرافیان و کسانی که با آنها کار می کنید اهمیت می دهید یا رفتار شما در عمل چگونه بوده است و چه تأثیری بر اعصاب و روان زیردستان خود دارید.

Emotional intelligence

باید بگویم ما آنقدر با این ضعف در سازمانها برخود کرده ایم که وقتی تعداد آنها را لیست میکنیم حاصل آن حیرت انگیز خواهد بود و علت همه آنها ضعف مهارت های رفتاری مدیران و سرپرستان است.

فاکتورهایی مانند EQ از سال ۱۹۹۰ میلادی به صورت جامع توسط دانیل گلمن در کتابی با نام «هوش احساسی…» و این که چرا در یک سازمان از IQ (ضریب هوشی فرد) اثرگذارتر است مطرح گردید.

البته بعد از انتشار کتاب گلمن افراد زیادی یافته های خود را به صورت کتاب و مقاله در این زمینه منتشر کرده اند و اکنون اطلاعات بیشتری در این زمینه وجود دارد . آموزش و تقویت EQ افراد به عنوان یک مهارت به آنها کمک می کند در سازمان ذینفع خود رفتارهای مثبت ایجاد کنند و  ارتباطات مخرب (که در راندمان کارمند یا کارگر اثر منفی دارد) را حذف کنند تا بهترین عملکرد را داشته باشند.

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  نیروی انسانی دانش محور در سازمان

به طور کلی و مختصر مهارت های EQ را می توانیم به چهار قسمت تقسیم کنیم این چهار قسمت عبارتنداز :

  • خود آگاهی

  • آگاهی اجتماعی

  • خودتدبیری

  • مدیریت روابط

دو مهارت اول بیشتر به خود شما بر می گردد در حالیکه دو مهارت بعدی به رفتار شما نسبت به اطرافیان بستگی دارد.

۱- خود آگاهی

خود آگاهی عبارت است از توانایی درک صحیح از احساسات خود در همین لحظه ای که در آن هستید و همینطور در شرایط مختلف و بدانید در شرایط مختلف تمایل به چه عکس العمل هایی دارید .

داشتن قدرت بالای خود آگاهی نیاز به تمرکز روی احساساتی که به نظر شما منفی است دارد که البته این کار ساده نیست باید این را بخواهید و تحمل کنید و برای افزایش خود آگاهی باید به احساسات و هیجانات خود فکر کنید و برای آنها وقت بگذارید باید بدانید آنها از کجا می آیند و چرا آنها را احساس می کنید .

احساسات و هیجانات می توانند به ۵ دسته اصلی تقسیم شونند : عشق، لذت، ترس ، خشم و اندوه.

بنابر این دفعه بعد که خشمگین شدید سعی کنید بیشتر فکر کنید و بفهمید چرا عصبانی شده اید و روی آن کار کنید و برای خود مشخص کنید خشم بد است یا اصلاً خوب نیست و ببینید برای خشم خود چه کاری می‌توانید انجام دهید و قبل از اینکه شما را کنترل کند چگونه آن را کنترل کنید و برای سایر احساسات نیز چنین عمل کنید .

۲- خود تدبیری

آیا این توانایی را دارید که خود را کنترل کنید؟ چه قابلیت های دیگری دارید ؟ آیا فردی پیشرو ، مبتکر، انعطاف پذیر، ترغیب کننده، با وجدان کاری بالا و قابل اعتماد هستید ؟ هر گاه خود را با نظم و تمرکز مدیریت کردید آنگاه می توانید بیشترین دستاوردها را داشته باشید.

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  هوش عاطفی

۳- آگاهی اجتماعی

آگاهی اجتماعی بدین جهت مفید است که وقتی با دیگران برخورد می کنید بتوانید اثر مثبتی در آنها القاء کنید. این یعنی چنین توانایی داشته باشید که بتوانید مشکلات دیگران را درک کنید، بتوانید خود را جای اطرافیان بگذارید و از دید آنها به قضایا نگاه کنید به طوری که طرف مقابل شما هم بفهمد، شرایط و مشکلات او را درک کرده اید.

مثلاً یک مدیر برای خرج تحصیل فرزندش ممکن است مشکلی نداشته باشد ولی گاه همین هزینه برای کارمند او کمر شکن است پس هیچگاه خود را معیار مقایسه قرار ندهید. بدتر از همه اینکه بعضی مدیران این مقایسه را به زبان می آورند . سعی کنید از دایره ای که خود مرکز آن هستید بیرون بیایید و سپس دیگران را درک کنید.

بیشتر افراد می خواهند از آنها قدردانی شود ، می خواهند فهمیده شوند و زمانی که شما همدردی خود را نشان می دهید و به آنها اهمیت می دهید احترام آنها را نسبت به خود جذب خواهید کرد و حتی می توانید تسهیلاتی در اختیارشان قرار دهید و سرویس‌هایی ارائه دهید تا از رضایت خود اطمینان حاصل نمایید.

نتیجه این کار افزایش بهره‌وری و رشد سازمان شما است.

۴- مدیریت روابط

افراد با EQ بالا معمولاً توانایی ایجاد روابط قوی با اطرافیان و ایجاد یک شبکه کارآمد را دارند . آنها این توانایی را دارند که دیگران را برای اثرگذار بودن تهییج کنند، افراد دیگر را آموزش دهند، تناقض ها را مدیریت کنند، روابط قوی ایجاد کنند و یک مدیریت ارزشمند را به نمایش بگذارند.

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  تکنیک ساندویچ کردن در سازمان

احساسات سرمایه انسان است و زمانی که EQ خود را تقویت می کنید در حقیقت آن دسته از توانایی های خود را تقویت می کنید که می تواند شما را به نهایت کارایی نزدیک کند.

البته داشتن اطلاعات فنی و تخصصی در هر رشته ای که کار می کنید بسیار مهم است و از شما انتظار می رود چنین اطلاعاتی داشته باشید . اما وقتی که توانایی ها و مهارت های تخصصی را با EQ بالا همزمان داشته باشید بدون شک در محیط حرفه ای امروزه موفقیتی را بدست خواهید آورد و البته EQ شما را از رقبا متمایز می کند.

(با تشکر از آقای علی یزدی مقدم برای ترجمه و ارایه مطلب فوق)

https://monajemi.ir/?p=18241

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.