در روند جهانی شدن شاید مهمترین و پیشتازترین بخش، اقتصاد بوده است؛ به طوری که بسیاری از محققین تا مدت های مدید، جهانی شدن را منحصراً در چارچوب اقتصاد مورد بررسی و تدقیق قرار میدادند و از بخش های دیگر جهانی شدن، همچون فرهنگ و سیاست غافل بودند.
این مسئله از آنجا ناشی می شود که روند جهانی شدن بیشترین تأثیرات خود را بر اقتصاد جهان گذارده و در این وادی خودنمایی نماید .
جهانی شدن اقتصاد مستلزم امور ذیل باشد :
- خارج شدن رقابت سرمایه از محدوده جغرافیایی کشور و یا کشورهایی خاص و قرار گرفتن آن در مدار فرامرزی جهانی
- افزایش تعامل میان ملتها
- یکسان شدن انسان ها
- ایجاد نظام های منطقه ای جدید
جهانی شدن فرهنگ :
جهانی شدن فرهنگ یعنی به وجود آمدن یک فرهنگ فراگیر برای همه ملتهای جهان که متفاوت با همه فرهنگ های محلی، ملی و قاره ای موجود می باشد و در آن ارزش ها، هنجارها، مِتُدها و همه شاخصه های فرهنگی برای همه مردم جهان یکسان می باشد.
واکنشهای فرهنگی در برابر جهانی شدن :
انوع واکنش فرهنگی در مقابل جهانی شدن، بستگی زیادی به غنای فرهنگ بومی و میزان اثر گذاری آن در هویتبخشی به افراد، و سایر شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارد و در طیف گسترده ای از انفعال مطلق تا ستیزه جویی در مقابل جهانی شدن فرهنگ را در بر می گیرد. با این وجود میتوان واکنشهای فرهنگی به این فرایند را در قالب سه دسته کلی طبقه بندی کرد.
پیامدهای منفی فرهنگی جهانی شدن :
- یکسان سازی فرهنگی
- اشاعه فرهنگ غربی
- نسبی گرایی دینی و اخلاقی
- فرهنگ مصرفی
- شکاف طبقاتی
- منفعت طلبی
- فردگرایی
- تضعیف نقش خانه و مدرسه
پیامدهای مثبت فرهنگی جهانی شدن :
- ارتقای فرهنگ های ملی به سطح جهانی
- آزاد سازی اطلاعات
- درک جهانی، همگرایی جهانی
- هویت جویی فرهنگی
- قریب گفتمان ها و عقاید
فرایند جهانی شدن، صرفاً معطوف به یک فرهنگ جهانی نیست، بلکه امکان تولید فرهنگ خاص و تقویت خاص گرایی فرهنگی را هم فراهم می سازد و بنابراین تلقی از بحث جهانی شدن باید بسوی بحث جهانی سازی سوق داده شود زیرا این فرایند و روند طبیعی رشد وت کامل تاریخ و تمدن نیست، بلکه با برنامه ریزی عده ای خاص در راستا و جهتی خاص هدایت می شود.
در شرایط فعلی، به خاطر تجمیع قدرت اقتصادی و تکنولوژیک در دست برخی کشورها، در روند جهانی سازی، تصمیم گیرندگان مصالح جهان، آمریکا و کشورهای سرمایه دار اروپایی خواهند بود و جهانی شدن در صورتی مطلوب است که موجب ظهور و شکل تازه ای از استعمار نباشد و به تنوع فرهنگی احترام بگذارد و این چیزی نیست که مورد توجه قدرتهای بزرگ در شرائط فعلی باشد.
جهانی شدن فی نفسه امری ناپسند و مذموم قلمداد نمی شود بلکه نوع نگاه خاص و ناپسند به آن و آن را در جهت اهداف نامشروع خود قرار دادن، امری زشت و ناپسند است و گرنه، جهانی شدن عدالت، آزادی، برابری، بوده است و همگی در پی مساوات، تکامل و پیشرفت معنوی و مادی انسانها، مورد نظر همه پیامبران بزرگ الهی این مقصود تلاش کرده اند.
( با تشکر از جناب آقای حمید غفوریان برای ارایه مطلب فوق)