ویژگیهای مدیریت فرهنگی را باید درجایگاه منحصر به فرد محصولات و تولیدات فرهنگی و نقش حیاتی این محصولات در زندگی بشر و همچنین ظرافت و دقت بالایی که به لحاظ پیچیدگی کار و حساسیت عمومی باید در اینگونه فعالیت ها به خرج داد و نیز در اهمیت نقش مدیریت فرهنگی در ارتباط با کیان نظام اقتصادی و سیاسی جامعه و بالاخره در گستردگی روابط و ارتباطات انسانی در این حوزه کاری، جستجو کرد.
مدیریت سازمانهای فرهنگی و وظایف مدیریتی در این سازمانها با مدیریت سایر سازمانها وجوه مشترکی دارد به طوری که یافته های علمی ناشی از مطالعه و دانش مدیریت در سایر سازمانها برای مدیران سازمانهای فرهنگی قابل استفاده بوده و لازم است همه مدیران فرهنگی در سطوح مختلف سازمان، نسبت به وظایف، نقشها و مهارتهای مدیریتی و دستاوردهای علمی در این حوزه ها کاملاً آشنا بوده و آن را برای اثربخشیِ مدیریت به کار گیرند.
از این جهت تردیدی نیست که بخش قابل توجهی از موفقیت مدیران فرهنگی به میزان توانایی، مهارت و تجارب آنها در وظایف مدیریتی همچون برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل و ایفای نقش های ارتباطی، اطلاعاتی و تصمیم گیری و برخورداری از مهارت های سه گانه مدیریتی ادراکی، انسانی و فنی مربوط است . البته در بررسی میزان مهارتها و تواناییهای مدیریتی باید به سطح مدیریت، نوع سازمان و شرایط محیطی که سازمان در آن قرار گرفته توجه شود.
در این میان انواع سازمانها چه خصوصی و چه عمومی، موجودیت و مشروعیت قانونی خود را از طریق کار و فعالیت در جامعه کسب میکنند. از این رو طرح سؤالهای اساسی زیر، در ارتباط با هر سازمانی معتبر است:
این سازمان برای تأمین چه خدمتی به وجود آمده است؟
ماهیت فعالیتی که سازمان برای تأمین این خدمت بدان خواهد پرداخت، چیست؟
ویژگیهای افرادی که در این سازمان کار میکنند، کدامند؟
فعالیتهای این سازمان را چگونه میتوان ارزشیابی کرد؟
بنابراین بر پایه ملاحظات بالا میتوان مقایسهای میان ویژگیهای مدیریت سازمانهای فرهنگی و مدیریت سایر سازمانها به عمل آورد.
ویژگیهای مدیران فرهنگی در دستگاههای فرهنگی :
از آنجا که مدیران فرهنگی نظام مقدس جمهوری اسلامی به اعتبار ماهیت فعالیتشان بایستی از صفات و خصایص ویژهای برخوردار باشند لذا به اعتبار وجود سه حوزه ادراکی مختلف در انسان، ویژگیهای مدیریتی این مدیران در سه حوزه ذیل تقسیم بندی میگردد.
- حوزه باورها و تمایلات درونی مدیران.
- حوزه اندیشه و آگاهی مدیران.
- حوزه عملی و رفتاری مدیران.
اینک با توجه به اهمیت مقوله فرهنگ در نظام اجتماعی و تأثیر مدیران متولی فرهنگ در توسعه یا انحراف و سکون فرهنگی جامعه مهم ترین ویژگیها و شاخصهای مدیران فرهنگی بشرح زیر خواهد بود :
- مدیر فرهنگی بایستی اهل علم و تحقیق باشد.
- میل به تکامل و پیشرفت داشته باشد .
- به آزاد اندیشی در امور فرهنگی اعتقاد داشته باشد .
- اعتقاد به امنیت داشته و امنیت در بُعد سازمانی را ایجاد نماید .
- به امنیت اجتماعی اهمیت قایل شود .
- عدالت خواه بوده و نوع دوست (انسانگرا) باشد .
- اعتقاد به مشارکت مردم داشته باشد .
- پایبندی به فرهنگ ملی را داشته باشد .
- دین مدار و متدین باشد .
- وجدان کار داشته و معتقد به نظم و قانون باشد .
- آشتی ناپذیری با کفر و استکبار را دارا باشد .
- قدرت استدلال و استنتاج کافی را دارا باشد .
- جامعنگر و آینده نگر باشد .
- استقلال فکری و نوآوری و خلاقیت ذهنی داشته باشد .
- آشنایی کافی با نظریه ها و تئوریهای فرهنگی را دارا داشته و عناصر متشکله فرهنگ را بشناسد .
- دارا بودن شناخت کافی از سازو کارهای تبادل فرهنگی .
- آشنایی با تأثیر متقابل عوامل فرهنگی و غیر فرهنگی را داشته باشد .
- با روند تحولات جهانی بر فرهنگها آشنایی داشته باشد .
- ابزارهای جدید ارتباطی و فرهنگی را بشناسد .
- رعایت اخلاق اسلامی و خود شناسی را سرلوحه کار خود بداند .
- اعتماد به نفس و وجاهت اجتماعی داشته باشد .
- در انجام فرایض دینی و مسوولیت پذیری پیشگام باشد .
- صریح و صمیمی در روابط و انعطاف پذیر باشد .
- در تصمیمگیری بر اساس مطالعه و به دور از پیش داوری عمل نماید .
- عمل بر اساس برنامه و قاطعیت در اجرای تصمیمات مطلوب را مد نظر داشته باشد .
- اجتناب از عمل زدگی و تلاش در جهت کسب تخصص در زمینه فعالیتهای سازمان را در اولیت قرار دهد .
-
نتیجه گیری :
حفظ شأن و جایگاه مدیران فرهنگی و نیز دیگر کارکنان از موارد بسیار با اهمیتی است که بر نحوه کارکرد و بازدهی کاری آنان نیز اثرگذار خواهد بود. مدیران دستگاههای فرهنگی بایستی در استفاده از امکانات و برخورداری از حقوق و مزایا مانند سایر دستگاههای غیرفرهنگی و بلکه برجستهتر و بیشتر از آنان باشند، هم چنین ضعف بنیه مالی دستگاههای فرهنگی که موجب کم رونقی فعالیتهای آنان میگردد بایستی مرتفع شود و استفاده از مدیران فرهنگی با تحصیلات و تجربیات غیر مرتب موجب اتلاف وقت و منابع انسانی شده و علاوه بر آن به توسعه فرهنگی کشور آسیبهای جدی وارد خواهد کرد.
برای حصول به اهداف فرهنگی نظام و استقرار مدیران توانمند در دستگاههای فرهنگی بایستی ضمن گزینش و انتخاب مدیران با تحصیلات و تجربیات مربوط با ارائه دورههای آموزشی کوتاه مدت و بلند مدت که بر اساس طرح نیاز سنجی آموزشی تنظیم و اجرا میگردد ارتقاء علمی و تخصصی آنان را تسریع نمایند.
موازی کاری در دستگاههای فرهنگی از مشکلاتی است که به روشنی تأثیر منفی آن در کارآیی دستگاههای فرهنگی و مدیران فرهنگی مشاهده میشود. از طرفی در برخی از دستگاههای فرهنگی فی مابین وظایف اصلی سازمان وفعالیتهای سیاسی مرز مشخصی وجود ندارد و این اختلاط و ادغام عملکرد دستگاه و مدیریت آن را تضعیف مینماید.
مدیران دستگاههای فرهنگی در مقابل فشارهای مختلف اکثراً گرایش به افزایش کمی فعالیتها داشته و به کیفیت و محتوای کار به اندازه کافی توجه نمیکنند و از طرفی به نحو شایسته و مطلوب اقدام به اخذ بازخورد از محیط فعالیت خود ننموده و از تأثیر فعالیتهای خود بر محیط بیاطلاع هستند. لازم است تصمیم گیرندگان شاخصها و راهکارهای لازم برای سنجش بازخورد فعالیتهای فرهنگی و تجزیه و تحلیل و استنتاج از آنها را فراهم و این نتایج را شالوده برنامهریزی های بعدی قرار دهند.
و … امیدواریم در پرتو تعالیم الهی اسلام و به مدد تلاش و تدابیر مسؤولان نظام و با تکیه بر فرهنگ غنی ایرانی برنامههای بلند مدت پویا و اثر بخش در حوزه فرهنگ تنظیم و به اجرا درآید و در آیندههای نزدیک برنامههای توسعه فرهنگی این نظام الگویی برای تمامی کشورها و به ویژه کشورهای اسلامی باشد.