استاد علامه محمد تقی جعفری قدس سره به سال ۱۳۰۴ خورشیدی در شهر تبریز متولد شد و پس از تحصیلات عالیه علوم اسلامی در شهر تبریز، تهران، قم و نجف اشرف در محضر آیات عظام، میرزا فتاح شهیدی، شیخ محمدرضا تنکابنی، شیخ کاظم شیرازی، سید عبدالهادی شیرازی، سید ابوالقاسم خویی و سید محسن حکیم کسب فیض نمود.
استاد جعفرى پس از حدود سه سال اقامت در تهران در سال ۱۳۲۵ به حوزه علمیه قم مشرف شده و حدود یک سال در آنجا مشغول تحصیل شده و از محضر بزرگانى چون آیت الله سید محمد تقى خوانسارى، سید محمد حجت کوه کمرى، سید صدرالدین و امام خمینى (ره) و . . . مستفیض مىگردد . روزى نامه اى از برادرش دریافت مىکند که مادر مریض است و بیا و او را ببین . وقتى استاد جعفرى خود را به تبریز مىرساند معلوم مىشود مادر ده روز پیش از رسیدن نامه به دست وى از دنیا رفته است . از این رو، بسیار متاثر مىشود و پس از مدت کوتاهى اقامت در تبریز، در سال ۱۳۲۰ (ه . ش) به اصرار آیت الله میرزا فتاح شهیدى رهسپار نجف مىگردد .
استاد در این باره مىگوید: عمده محرک من براى رفتن به نجف مرحوم شهیدى شد و یادم مى آید مقدارى از وسایل راه را هم ایشان فراهم کرد . در نجف، استاد علامه جعفرى به مدرسه صدر وارد مىشود و بار دیگر، جلد دوم کفایه آخوند خراسانى را مطالعه و بحث مىکند و در درسهاى خارج آیات عظام شیخ محمد کاظم شیرازى، آیت الله خویى، آیت الله سید محمود شاهرودى، آیت الله حکیم و آیت الله سید جمال گلپایگانى و آیت الله سید عبد الهادى شیرازى و آیت الله میلانى شرکت مىکند و به موازات شرکت در درسهاى خارج، اصول و فقه، در محضر استادان بزرگى چون آقا شیخ صدرا قفقازى و آقا شیخ مرتضى طالقانى به فراگیرى دروس فلسفى و عرفانى مشغول مىشود .
پس از سه سال تحصیل در نجف اشرف، در سن ۲۳ سالگى موفق به دریافت درجه اجتهاد از سوى آیت الله شیخ کاظم شیرازى مىشود . در مجموع، حدود هفده سال در نجف اقامت مىکند و در این مدت علاوه بر تحصیل، به تدریس خارج فقه و اصول و دروس فلسفه و معارف و نگارش کتاب مشغول مىشوند . سرانجام پس از پایان تحصیلات و تکمیل معلومات، عازم ایران مىگردد و پس از بازگشت به ایران، در قم به خدمت آیت الله بروجردى شرفیاب مىشود . ایشان از استاد مىخواهد تا در قم بماند و به تدریس بپردازد و از آنجا که آب قم با مزاج وى سازگار نبود، عازم مشهد مىگردد . اما پس یک سال اقامت در مشهد به تهران بر مىگردد و پس یک سفر دیگر به نجف، به توصیه استادان بزرگوارش دوباره به ایران می آید و پس از بررسى نیازهاى موجود علمى و فکرى و فرهنگى جامعه، به جاى تدریس فقه و اصول، . . . به کار پاسخ گویى به شبهات جوانان و تحقیق و تالیف مىپردازد .
از آثار برجسته ایشان شرح و تفسیر بر نهج البلاغه می باشد که ۲۷ جلد آن به زبان فارسی چاپ و منتشر شده است. دیگر اثر نفیس استاد جعفری، در زمینه بررسی و مقایسه افکار مولانا با فلسفه ها و جهان بینی های شرق و غرب می باشد که تحت عنوان مولوی و جهان بینی ها چاپ شده است.
جالب است بدانید سه ساعت قبل از کوچ ابدی، استاد جعفری به فرزندش اشاره ای می کند. این اشاره ، به معنای درخواستی از فرزند بود. اما به علت از دست رفتنِ قدرت تکلم وی که بعد از سکته مغزی حین بیماری سرطان بر او عارض شده بود، فرزند متوجه درخواست پدر نمی شد … سرانجام پس از حدود یک ساعت، وی منظور پدر را درک می کند. داخل کیف شخصیِ محمد تقی جعفری، پلاکی قرار داشت که اسماء خداوند و نام ائمه علیهم السلام حک شده و همراه آن پلاک، پارچه سبز متبرّک به ضریح امام حسین(ع) بود.
او به سرعت عازم محلی می شود که لوازم شخصیِ استاد در آنجا قرار داشت و زمان رفت و برگشت، یک ساعت به طول می انجامد و … هنگام ورود به اتاق استاد در بیمارستان، پرستار خبر فوت ایشان را می دهد.
وی بی تاب و متأثر از این که به موقع نتوانسته است درخواست پدر را اجابت کند، وارد اتاق می شود. پیکر استاد جعفری بر روی تخت، و پارچه سفیدی آن را پوشانده بود… او با چشمانی اشکبار، پارچه سبز را به صورت پدر گذاشته، ناگهان محمدتقی جعفری چشمان خود را برای لحظاتی اندک باز نموده و پس از لبخندی پر معنا، چشمانش را برای همیشه می بندد.
سرانجام محمدتقی جعفری پس از عمری تلاش و تکاپو، در تاریخ ۲۵ آبان سال ۱۳۷۷ خورشیدی به رحمت ایزدی پیوست و در شهر مقدس مشهد در حرم مطهر امام رضا (ع) در دارالزهد مبارکه به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یاد و نام بزرگش جاودانه باد