حوزه مدیریت منابع انسانی در کشور در حال حرفهای شدن است و این طور نیست که هر کسی خود را شایسته احراز سمت مدیریت منابع انسانی بداند . فقر حرفهای گرایی در برخی مشاغل، بهره وری را پایین میآورد و اگر میخواهیم در بازارهای جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم باید حرفهای گرایی را در تمام مشاغل به ویژه مدیریت نیروی انسانی حاکم کنیم.
آموزش کارکنان از طریق هم نشینی یکی از نکات مهم در این مسیر بشمار می رود و اگر میخواهیم به پیشرفت برسیم باید برای تربیت نیروی انسانی کارآمد تلاش کنیم چرا که در دنیای کسب و کار امروز روشهای آموزش سنتی دیگر جواب نمیدهد.
اصلی ترین هدف مدیریت منابع انسانی، بهینه کردن نظام انتخاب مدیران است. البته باید بدانیم که مدیریت منابع انسانی به جذب نیرو و کارگزینی محدود نمیشود و آرایش نیروی انسانی از بالا به پایین و نظم انتخاب و گزینش مدیران ارشد، معاونان و به ترتیب تا نیروی انسانی ردههای پایین را در بر میگیرد.
در این میان حسابداری منابع انسانی هم در آغاز راه است و تلاش میکند مانند صنعت و اقتصاد ورزش و باشگاه داری، در انتخاب و جذب نیروی انسانی و استقرار مدیران با معیارهای حسابداری رفتار کند.
جذب نیروی انسانی، توانمندسازی، آموزش و پرورش و توسعه منابع انسانی از اهداف مدیریت و حسابداری منابع انسانی است. متأسفانه در برخی سازمانها بحث آموزش و اهداف راهبردی و چشم انداز سازمانی و فعالیتها، نگاه صوری و لوکس و نمایشی حاکم است در حالی که امروزه باید منابع انسانی را به عنوان مزیت رقابتی نگاه کنیم و مدیریت دانش منابع انسانی را جدی بگیریم.
در دنیای کسب و کار امروز به ویژه در عرصه جهانی مدیران منابع انسانی به جایگاه راهبردی در سازمانها رسیدهاند و باید در متن همه تصمیمهای سازمانی حضور داشته باشد.
رویکرد سیستمی کلید ورود موفق به دنیای نوین سازمانی است و باید از توسعه انسانی به توسعه سازمانی و در ادامه به توسعه ملی برسیم.
در پایان باید بپذیریم که یکی از مشکلات اساسی واحدهای دولتی و غیردولتی در تمام سطوح فعالینی اعم از صنعتی ، خدماتی و …… ضعف توسعه منابع انسانی و بیتوجهی به آموزش است و در صورتی که در نظر داریم که سازمان خود را به سطح بالندگی برسانیم باید نگاه خود را به مدیریت منابع انسانی تغییر دهیم .
( برگرفته از سخنان پرفسور ناصر میرسپاسی پدر دانش مدیریت ایران)