طولانی شدن زمان مدیریت در سازمان ها آفاتی را به دنبال خواهد داشت که به مرور زمان و تداوم مدیریت طولانی تر، این آفات از محاسن وجود یک مدیر با تجربه در آن سازمان پیشی میگیرد و مشکلاتی ایجاد میکند که آثار آن دامن گیر همه خواهد شد.
مدیری که سالهای طولانی در راس یک سازمان باشد، به طور طبیعی رفتارش در برخورد با سازمان به روز مرگی کشیده میشود و نگرش و پردازش ایده های نو را از دست میدهد. بر اساس تحقیقات دانشمندان علم مدیریت، یک مدیر حداکثر ۳ الی ۴ سال ابتدای مدیریت در یک سازمان میتواند مدیری خلاق و تحول گرا باشد و پس از آن همانند سایر کارمندان فقط به برطرف کردن امورات پیش بینی شده و از قبل برنامه ریزی شده میرسد و تحولی در سازمان به چشم نمیخورد.
همچنین طولانی بودن مدیریت یک فرد در سمت مدیریت عالی سازمان، باعث می شود افراد سودجو با نقاط ضعف وی آشنا شده و با استفاده از این اطلاعات سوء استفاده هایی رخ بدهد که موجب خسران به سازمان و مردم شود در حالی که ممکن است مدیر سازمان از این سوء استفاده ها بی خبر باشد.
اگر بصورت شخصی بخواهیم این موضوع را بررسی کنیم وقتی فردی را در سمت مدیریت قرار می دهیم و زمانی را برای او تعیین می کنیم در واقع آن فرد برای نشان دادن توانایی ها و پیشرفت شخصی در حوزه مدیریت، حداکثر توان و تلاش خود را انجام خواهد داد تا کارنامه خوبی از خود بجا گذارد و اگر پروسه زمانی برای مدیریت تعیین نگردد (مثل شورای شهر، مجلس، ریاست جمهوری و..) هیچ انگیزه ای برای نیل به اهداف عالی مدیریت نخواهد داشت.
پس تغییرات اساسی در مدیریت یک امر ضروری به نظر می رسد.