سال گذشته گوگل یک مشکل با M&M داشت. برای حل این مشکل، غول اینترنتی جهان مثل خیلی از مواردی که تا آن موقع حل کرده بود، تلاش کرد کهاعداد و ارقام را تحلیل کند تا به یک راه حل برسد. مشکل این بود که کارکنان بیش از حد از شیرینیهای مجانی شرکت گوگل میخوردند و شرکت گمان میکرد که این کار، باعث میشود که تاثیر تلاشهای شرکت برای سالم و خوشحال نگه داشتن کارکنان محدود شود.
بنابراین شرکت «پروژه M&M» را شروع کرد که به گزارش روزنامه واشنگتن پست، در آن متخصصان تغذیه سبدهای محصولات M&M را که یک شرکت تولید شکلات و شیرینی است و نیز الگوهای رفتاری و خوردن کارکنان را بررسی کردند و آمار و نتایج آزمایشهای مورد نیاز را به دست آوردند.
چه میشد اگر شرکت گوگل شکلاتها را در شیشههای مات پنهان میکرد و به جای آن، در ظرفهای شیشهای، انجیر خشک، پسته یا دیگر تنقلات سالم میریخت؟ نتیجه این شد که فقط در دفتر نیویورک شرکت گوگل، کارکنان در طول هفت هفته، ۳٫۱ میلیون کالری کمتر از محصولات M&M خوردند. این کار باعث شد که هر یک از کارکنان دفتر ۲ هزار نفری نیویورک، ۹ پاکت از شکلاتهای ماشین خودکار فروش محصولات M&M کمتر بخورد.
ابرقدرت دادههای اینترنتی جهان مدلی از پزشکی برای خودش ساخته است که آن را با تحلیل دادهها انجام میدهد. این شرکت تحلیل دادهها را که سالانه برایش ۵۵ میلیارد دلار درآمد دارد، برای افزایش توانایی و خلاقیت ۴۴ هزار کارمندش به کار میگیرد. برخی از شرکتها برای کارکنان خود مزایایی مانند تنقلات یا کافه تریای مجانی در نظر میگیرند. اما در گوگل تقریبا همه مزایای کاری به صورتی قابل لمس، قابل محاسبه و گرافیکی در میآید مثل حقوق، مدت مرخصی زایمان، اندازه بشقابهایی که برای استفاده در کافه استفاده میشود یا حتی میزان شادی در محیط کار. این شرکت معمولا در ردهبندی مجله «فورچون» و دیگر انتشارات مربوط به کسب و کار، در رتبههای بالای بهترین مکانهای کاری قرار میگیرد. شرکت گوگل همیشه پروژههایی مانند پروژه M&M را اجرا میکند که ثابت میکند روشهای علمی را برای ایجاد احساس بهتر در محیط کاری یا استفاده از غرایز قوی افراد که بر فلسفه نیروی انسانی تاثیر زیادی دارد، به کار برد.
لاسلو باک، معاون ارشد یکی از شرکتهای بزرگ نیروی انسانی در آمریکا، میگوید: «دادهها میتوانند راهی برای رسیدن به حقیقت باشند. وقتی که مردم درباره دادهها صحبت میکنند، ماشینهای انتزاعی، روباتها یا میلیاردها بایت حافظه در ذهن انسان نقش میبندد. اما در حقیقت، اینها فقط یک سری شواهد هستند؛ اعدادی که واقعیت را توصیف میکنند.» او میگوید که البته دادهها مانع از این نیستند که مدیران بر اساس غرایز یا احساس عمومی خود تصمیم بگیرند.
مثلا در سال گذشته در شرکت گوگل، بدون یک تحلیل دادهای عمیق، بنا شد که به کارکنان حق فوت همسر بدهند و به کسانی که همسرانشان فوت کرده بودند، به اندازه نیمی از یک دهه حقوقشان، پول پرداخت شد. اما باک میگوید: «در شرکتهای دیگر، مدیران معمولا بر اساس احساسشان تصمیم میگیرند و بسیار کم پیش میآید که تصمیم آنها بر اساس مجموعهای از دادهها و آمار اتخاذ شده باشد.»
برخی از کارشناسان محیط کار، شک دارند که روشهای گوگل در تحلیل دادهای هر گوشهای از دفتر کارش، همیشه موفق باشد. البته طبیعی است که برخی از آزمایشها نتیجه واضحی دارند؛ مثلا هر چه میوه مجانی در دفتر گذاشته شود، مصرف میشود. اما برخی موارد سوالبرانگیز هستند؛ آیا وعدههای غذایی مجانی، ایستگاههای چرت زدن و مزایایی نظیر اینها، باعث میشود که کارکنان بیشتر در دفتر کار بمانند و کار همه فکرشان را مشغول کند یا این که ترجیح دهند در کنار خانواده و گروههای اجتماعی مورد علاقهشان وقت صرف کنند.
میریام سالپتر، یک محقق مسایل کاری، میگوید: «باید پرسید که انتظارات از مزایایی که برای کارکنان مهیا میشود، چیست. اگر آنها به شما ناهار یا شام میدهند، احتمال دارد که انتظار نداشته باشند در آن ساعتها از شرکت خارج شوید. این مزایا سرانجام به سود تبدیل خواهد شد. هر کسی در چرخیدن چرخ شرکت و رسیدن به ایدههای خوب، ابزار مناسب و دیگر مسایلی که باعث نوآوری شرکت میشوند، نقشی دارد.» هنوز متخصصان زیادی میگویند که گوگل تلاش میکند به کارکنانش توجه داشته باشد.
در یک اقتصاد راکد که شرکتها سعی میکنند مستمریها، مراقبتهای بهداشتی و دیگر حقوق و مزایا را مانند گوشت از استخوان بکنند، گوگل به کارکنان جدید خوشامد میگوید.
یک متخصص شغلی میگوید: «پروژه M&M یک اهمیت نمادین دارد و آن این است که کارکنان میتوانند در فرهنگ کاریای که به آنها اهمیت میدهد، تجربیات خود را منتقل کنند و مدیران نیز با افراد شرکت نیز در ارتباط باشند.»
برای گوگل، تلاش برای مصرف کردن مواد به وسیله کارکنان، فراتر از شیرینیهای M&M است؛ این شرکت سعی میکند که کارکنان آب بیشتری بخورند. بنابراین در بطریهای تمیزی، آب را در قفسههایی که جلو چشم است، قرار داده است و در مقابل، نوشیدنیهای شیرین را در یخچال و پشت شیشههای مات گذاشته است. پس از چندین هفته، مصرف آب در شرکت ۴۷ درصد افزایش یافت در حالی که از مصرف نوشیدنیهای دارای شکر، ۷ درصد کاسته شد.
برخی از نتایج تحقیقات درباره میزان خوردن مواد غذایی به وسیله کارکنان، در سالنها و کافهتریاهای شرکت گوگل نصب میشود. ۷۰ درصد از بیش از ۴۰ هزار نفر شاغل در شرکت گوگل گفتهاند که دوست دارند که آمار رژیم غذایی خود را بدانند. حتی بشقابهای شرکت نیز «گوگلیزه» شده است؛ شرکت دو نوع بشقاب بزرگ و کوچک را جلوی دست کارکنان گذاشت و حدود یک سوم از آنها، برای خوردن غذای بیشتر باز نگشتند.
وقتی گوگل این آمار را در کافه تریا نصب کرد، آمار کسانی که از بشقابهای کوچک استفاده میکردند، به بیش از ۵۰ درصد رسید. این کار کمک کرد که شرکت در کاهش مصرف کالری در میان کارمندان و رسیدن به سلامت بیشتر برای آنها، موفق شود.
( برگرفته از : صدای اقتصاد )