شهر ، سیستمی باز است که ساختارهای این سیستم ، هر کدام دارای کارکردهای خاص خود است و این عملکردها و کارکردها در پیوستگی زمانی و مکانی، فضایی، در حال تغییر و تحول و همچنین در حال باز تولید در مدیریت شهری هستند .

ولی بایستی توجه شود کل سیستم شهر ، چیزی فراتر از تمام اجزا، ساختارها، کارکرد و عملکردهای آن است، یعنی اگر ساختارها و عملکردهای یک شهر از هم منفک و تجزیه شوند، پیوند دوباره آنها دیگر شمایل سیستم شهر را ندارد.

به عبارت دیگر ، شهر سیستمی پویا است که عملکرد ساختارهای آن، پیوسته با هم تعامل دارند; برای تنظیم این روابط و پایداری سیستم، هماهنگی و یکپارچگی در مدیریت آن ضروری است و ما نمی توانیم کارکردهای مختلف شهر را به مدیریت منفک و بدون ارتباط با هم بسپاریم و انتظار بهبود وضعیت داشته باشیم .در این میان یکی از اصلی ترین موانع فراروی مدیریت شهری، به خصوص در کلان شهرها، چند پارگی مدیریت شهری در عرصه سیاستگذاری، تصمیم سازی، برنامه ریزی، هدایت و نظارت است.

براساس مطالعات عمیق و روشنگر پژوهشگران عرصه مدیریت شهری، از شهرنشینی فراگیر و در حال رشد گریزی نیست و از طرف دیگر این رشد همراه با ناپایداری هایی است، که گزارشات این ناپایداری ها، به خصوص از نظر زیست محیطی، اقتصادی و کالبدی نگران کننده است.

مشاهدات روزمره ما تایید کننده نابسامانی و ناپیوستگی کارکردها و عملکردهای فضای شهری است و با توجه به این وضعیت پیش بینی می شود مسایل حاصل از شهرنشینی در آینده نزدیک جایگزین دغدغه های کنونی مدیران کلان مملکتی خواهد شد و نقش حاکمیتی پیدا خواهد کرد . 

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  طبقه بندی بافت ­های فرسوده شهری

تا حدود سال های ۱۹۷۰ تاکید اصلی برای چاره جویی; سخت افزارانه و مبتنی بر رویکردهای از بالا به پایین، متمرکز، اقتصادی و کالبدی بود، نهایت این روند چاره جویی، پاسخگو به مسائل شهرسازی و به طور کلی شهرنشینی نبود و اکنون اجماع بر سر شیوه های مدیریت شهری نوین است و پاسخ ناپایداری های شهری را در ارتقای کیفیت شیوه مدیریت شهری جستجو می کند یعنی به طوری که منابع علمی جهان در بین عوامل اصلی تولید در هر شکلی چه مادی و چه معنوی سهم مدیریت و نیروی انسانی در توسعه بیشتر از سرمایه های مادی و سخت افزارانه می داند.

راه پایداری شهری از تغییر رویکرد مدیریت شهری می گذرد و مدیریت شهری خوب دارای پارامترهای مختلف و متنوعی چون کارآمدی، شفافیت، مشارکت طلبی، حق اظهارنظر همگانی، انصاف، دانایی محوری و … است . به علاوه آنکه یکی از مولفه های مهم مدیریت شهری برای رسیدن به شهر پایدار یکپارچگی در عرصه سیاستگذاری، تصمیم سازی، اجرا و نظارت است.

مدیریت شهری کارآمد و پایدار کل امور محلی سیستم شهر را بایستی برنامه ریزی، سیاستگذاری، هدایت، ساماندهی، نظارت و هماهنگی کند. بنابراین اموری چون تهیه طرح های توسعه شهری، مدیریت زمین و مسکن، امور آموزش و پرورش، حمل ونقل، بازیافت، مدیریت اسکان غیررسمی، نواحی کهن و قدیمی شهر، گردشگری، امور فرهنگی، محیط زیست و … جزو وظایف محلی و به عبارتی در حوزه اختیارات شهرداری ها و شوراها هستند، در حالی که مدیریت شهری ما در شرایط کنونی بین ۲۵ نهاد دولتی و شهرداری تقسیم شده است.

ناراحت کننده تر از این وضعیت این است که این متولیان گوناگون فاقد هماهنگی و همسو نگری هستند، نتیجه این چندپارگی در مدیریت شهری باز تولید مسایل شهری چون ترافیک، اسکان غیررسمی، اشتغال غیررسمی، بورس بازی زمین و مسکن و مسایلی گسترده ای از این دست است.

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  استراتژی انکارناپذیر مدیریت شهری

 گاهی در بین مدیران و یا حتی پژوهشگران، شکل گیری مدیریت یکپارچه و وحدت سازمانی نهادهای خدمات رسان شهری را نهایت برنامه های مدیریت شهری، آرزو و چشم انداز بلندمدت مدیریت شهری دانسته  لیکن در حالی که واقعیت این است که در صورت اتفاق افتادن چنین هدفی، هنوز تا رسیدن به شهر پایدار و انسانگرا فاصله زیاد است.

لذا مدیریت شهری باید خود را ملزم به رعایت اهدافی چون دیدگاه های شهر پایدار و انسانگرا و در نهایت سیاستهایی با روایی خوب چون انصاف، شفافیت، پاسخگویی، پاک حسابی، حق اظهارنظر همگانی، مشارکت طلبی و … بداند.

به فرض اتفاق افتادن دیدگاه ها و خواسته های مدیریت یکپارچه و هماهنگ ، تازه مدیریت شهری ما در شرایطی قرار می گیرد که حداقل ۵۰ سال پیش توسط مدیریت شهری در دیگر شهرهای جهان تجربه شده است. پس بنابراین مدیریت یکپارچه شهری گام اولیه در پایداری شهری است نه چشم انداز و هدف درازمدت مدیریت شهری.

https://monajemi.ir/?p=10934

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.