کارآیی و اثربخشی عملکرد مدیران، مستلزم استفاده از مهارتهای مدیریتی است. مهارت (Skill)، عبارت از توانایی تبدیل دانش به کنش به طوری است که به یک عملکرد مطلوب منجر شود.
رابرت کات (Robert .L Katz: 1995) مهارتهای مورد نیاز مدیران را به فنّی، انسانی و ادراکی طبقهبندی کرده است. مهارت به تواناییهای قابل پرورش شخص که در عملکرد و ایفای وظایف منعکس میشود، اشاره میکند. بنابراین منظور از مهارت، توانایی بهکار بردن مؤثر دانش و تجربه شخص است. ضابطه اصلی مهارت، اقدام و عمل مؤثر در شرایط متغیر است.
- مهارت فنی (Technical Skill)؛ مهارت فنّی عبارت از توانایی مدیر در کاربرد دانش تخصصی یا تخصصهای ویژه است. مهارتهای تخصصی از راه آموزش رسمی، کارورزی و تجربه بهدست میآیند. ویژگی بارز مهارت فنّی آن است که به بالاترین درجه شایستگی و خبرگی در آن میتوان دست یافت؛ زیرا این نوع مهارت، ماهیّتا دقیق، مشخص، دارای ضوابط عینی و قابل اندازهگیری است. بنابراین کنترل و ارزشیابی آن، هم در طی فرایند آموزش و هم در مرحله کاربرد، آسان است.
- مهارت انسانی(Human Skill) ؛ مهارت انسانی بهمعنی توانایی در کارکردن، درک نمودن و ایجاد انگیزش در فرد یا گروه است. این مهارت، در نقطه مقابل مهارت فنّی قرار دارد. در مهارت فنّی کار کردن با اشیا و وسایل مطرح است؛ ولی در مهارت انسانی، کارکردن با مردم مد نظر است.
- مهارت ادراکی(Conceptual Skill)؛ مهارت ادراکی (مفهومی) یعنی، توانایی ذهنی برای درک و تجزیه و تحلیل پیچیدگیهای سازمان و فهم همه عناصر و اجزای تشکیل دهندهی کار و فعالیت سازمانی بهصورت یک کل واحد (سیستم) است.
-
ارزش نسبی مهارتها:
همه مشاغل مدیریت، مستلزم کاربرد این مهارتها است؛ ولی با توجه به سطوح مختلف مدیریت، ارزش نسبی آنها متفاوت است. مدیران رده سرپرستی به مهارت فنّی قابل ملاحظهای نیاز دارند، زیرا که وظایف آنها غالبا ایجاب میکند که زیردستان خود را راهنمایی کنند، یا آموزش دهند. در مقابل، مدیران رده بالای سازمان چندان نیازی به مهارتهای فنّی ندارند؛ بلکه وظایف تصمیمگیری، برنامهریزی و سازماندهی ایجاب میکند که مهارت ادراکی قابل ملاحظهای داشته باشند. مهارتهای انسانی، تقریبا لازمه کار مدیران در همه ردههای مدیریت است.