وضعیت پیچیده فعلی جهان تجارت، توانایی های بسیار متفاوت سازمان ها (توان مالی، توان تخصصی، نیروی انسانی، توان تکنولوژیکی و…)، ناپایداری محیط های بازار و تلاش شرکتها به منظور کسب سهم بیشتری از بازار و امکان ورود به فعالیت های جدید و سودآور تجاری، باعث شده است تا مقوله ادغام و گروهی شدن شرکتها به منظور استفاده بهینه از توانایی های یکدیگر و فعالیت به صورت شرکت های هولدینگ متداول گردد.
از این رو سازمان های توانا تمایل زیادی برای فعالیت در قالب هولدینگ و بهره گیری از توانایی های یکدیگر دارند تا بدین وسیله ضمن فایق آمدن بر مسایل و مشکلات خود، به رقابت در سطوح بالاتری و فعالیت در عرصه جهانی بپردازند. یادآوری این نکته ضروری است که با چنین اقدامی و تبدیل شدن چندین شرکت به یک مجموعه هولدینگ، برنامه تدوین شده و ساختار سازمانی قبلی شرکتها جوابگوی وضعیت فعلی نخواهد بود و باید بازنگری و اصلاحات لازم در خصوص موارد فوق صورت پذیرد.
در کشور ما، موفقیت تلاش های انجام شده در زمینه گروهی شدن شرکتها و فعالیت به صورت شرکتهای هولدینگ، مستلزم توجه به دو موضوع مهم یعنی اجرای دقیق فرآیند برنامه ریزی استراتژیک و ساختار سازمانی متناسب است که در غیر این صورت عملکرد شرکت های هولدینگ در داخل کشور از بازدهی مناسبی برخوردار نبوده و نتیجه چندان مطلوبی به همراه ندارد.
● تعریف سازمان هولدینگ
در زبان انگلیسی «هولدینگ» مترادف باCORPORATE / PARENT آورده شده است و در زبان فارسی شاید بتوان آن را مترادف با «فراگیر» و یا «مادر» قرار داد.
به طور کلی، سازمان های هولدینگ را می توان چنین تعریف کرد، گروهی از شرکتها که در آنها یک شرکت، مالکیت و اداره و یا فقط اداره کلیه شرکتها را برعهده داشته باشد، تحت عنوان هولدینگ قلمداد می شوند. مدیریت یک شرکت معمولی با مدیریت شرکتهای هولدینگ بسیار متفاوت است. از آنجا که بازتاب عملکرد مدیریت و نتایج حاصل از تصمیمات اتخاذ شده بر خود شرکت مادر (ستاد) تاثیرگذار خواهد بود.
لذا ضروری است مدیریت ارشد به منظور تصمیم گیری و اعمال نظر، علاوه بر بررسی و شناخت ستاد سازمان، با دیدی وسیعتر و شناخت کامل از شرکت های تابعه، تصمیم گیری کند. بنابراین، مسایل و تصمیمات در سازمانهای هولدینگ همواره پیچیده و پرابهام و گاهی نیز همراه با تناقضاتی است که این سازمانها را نیازمند اجرای مدیریت استراتژیک با الگوهای جدید و مناسب می کند.
● عوامل تاثیرگذار
الف ) بینش ارزش آفرینی: هر سازمان هولدینگ ضروری است از یک اصل و دیدگاه ویژه ای برای ایجاد ارزش آفرینی، برخوردار باشد.
ب ) ویژگی ممتاز: هر سازمان هولدینگ خصوصیات خود را (از قبیل مدل های ذهنی، ساختار، سیستم ها، عملیات و…) حول بینش مشخصی ایجاد می کند.
ج ) کسب و کار محوری یا کانون تجارت: هر سازمان هولدینگ در زمینه یک کسب و کار خاص تخصص داشته و سایر فعالیت های خود را حول آن تنظیم و سازماندهی می کند.
▪ به منظور شناخت و درک ویژگی ها و خصوصیات سازمان هولدینگ، باید پنج عامل مهم و مرتبط به شرح ذیل مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد:
۱) مدل های ذهنی در رابطه با بینش ها، ارزش ها و نگرش های مشترک مدیران ارشد هولدینگ؛
۲) ساختار، سیستم ها و فرآیندهای شرکت مادر؛
۳) عملیات، خدمات و منابع؛
۴) نیروی انسانی و مهارتها به عنوان عامل ارزش آفرین در سازمان هولدینگ؛
۵) تعیین و معرفی موارد تمرکز یا عدم تمرکز.