فرهنگ چه در سطح جامعه و چه در سطح سازمان ، کارکردهایی به شرح زیر دارد که موجب  بقای آن می شود :

۱- یکی از مهمترین کارکردهای فرهنگ،تامین نیازهای اعضای خود است .

فرهنگ باید نیازهای اصلی افراد را برآورد سازد تا بتواند  به بقای خود ادامه دهد . هر چقدر موفقیت فرهنگ در برآوردن نیازها بیشتر باشد ، پایدارتر است . البته باید در نظر داشت که موقعیت یک فرهنگ باید با ارزشهای خود آن فرهنگ اندازه گیری شود نه ارزشها و معیارهای فرهنگ دیگر .

۲-ایجاد هویت می کند .

فرهنگ به اعضای خود هویت خاصی می دهد . هویت مشترک موجب می شود که اعضاء احساس یگانگی و وحدت کنند و مرز بین خودی و غیر خودی را تشخیص دهند .

۳- فرهنگ تعیین کننده مرز جامعه یا سازمان است.

یعنی اینکه فرهنگ یک جامعه یا سازمانها آنها را از یکدیگر متمایز می کند .

۴- موجب ایجاد و تسهیل ارتباطات می شود.

وجود زبان و علائم و سمبل های مشترک،ارتباطات را تسریع و تسهیل می کند.برای فائق آمدن بر مشکلات متنوع،ایجاد ارتباط بین انسانها،ضروری است.این کارکرد از طریق احساسات و ادراکات مشترک اعضا از واقعیتها برآورده می شود.

۵- موجب حفظ بقایای جامعه یا سازمان می شود.

میراث فرهنگی هر جامعه ازطریق فرآیند اجتماعی کردن افراد از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود،انتقال نسل به نسل فرهنگ  به آن تداوم و بقا می بخشد.بقای فرهنگ مشترک، انسجام اجتماعی  جامعه یا سازمان را موجب می شود.از این رو بقای فرهنگ جامعه نقش خاصی دارد.

۶- فرهنگ نقش اساسی در شکل دهی رفتار افراد دارد.

فرهنگ عامل کنترل است که تاثیر زیادی بر نگرشها و رفتار افراد دارد.

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  پیامدهای سکوت سازمانی

۷- فرهنگ نوعی تعهد را در افراد تقویت می کند.

وجود تعهد برای نیل به اهداف جمعی و مشترک لازم است. فرهنگ از طریق ایجاد و یا تقویت تعهد گروهی،کسب اهداف چالشی و تلاش برانگیز را تسهیل می کند.

۸- ایجاد همانگی و انسجام و همبستگی بین نهادها و سازمانها و اجزای دیگر جامعه را فراهم می کند.

فرهنگ مشترک موجب یکپارچگی جامعه و سازمان می شود.فرهنگ به مثابه نوعی چسب است که اجزای تیم اجتماعی را به هم پیوند می دهد.انسجام اجزا وفرآیند های داخلی برای بقا و سازگاری در جامعه و سازمان ضرروی است.

۹- فرهنگ سازمانی،نگرانی و اضطراب را کاهش می دهد.

مفروضات فرهنگی فیلتر هایی هستند که محیط اطراف رابرای ما پالایش می کنند.

۱۰- فرهنگ سازمانی،معنابخشی است

فرهنگ سازمانی به کار افراد معنا و مفهوم می بخشر. این معنا بخشی نسبی بوده در هر فرهنگ متفاوت است.در یک فرهنگ ممکن است کار خوب کاری تلقی شود که از لحاظ مادی درامد بیشتری داشته باشد و در فرهنگ دیگ،کاری که خدمت بیشتر و منافع بیشتری برای جامعه در پی داشته باشد.

https://monajemi.ir/?p=3718

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.