مدیریت سایه شکلی از اعمال مدیریت است که دستور دهنده واقعی حضور فیزیکی مشهود ندارد  ولی در قالب و چهـره دیگران دستور می دهد. از نمادهای بارز مدیریت سایه می توان به موارد زیر اشاره کرد :

  1.  فرد یا افراد صاحب قدرت و نفوذ
  2. گروههای سیاسی ، احزاب سیاسی، گروههای غیر رسمی
  3.  کشورهای صاحب قدرت در عرصه های سیاسی، نظامی، اقتصادی، تکنولوژی و … که هر کدام در موقعیت و جایگاه مقتضی جهت کسب منافع مورد نظر خود نقاب در چهره دیگران می کشند و حکم برای آنها صادر می کنند .
  • فرد یا افراد صاحب قدرت و نفوذ :

افراد صاحب قدرت (ثروت، زور، دانایی ) بعضی مدیران سیستم های سازمانی را در حکم و فرمان خود در می آورند و از طریق آنان دستورات و امیال خود را از زبان و چهره ظاهر فریب آنان اعمال می کنند.

درمدیریت سایه مدیر سازمان در ظاهر مدیر سازمان است ولی مدیر واقعی فرد دیگری است که هیچگونه پست سازمانی تعریف شده ای در سازمان ندارد و از پشت پرده به راحتی حکم صادر می کند. در این شرایط مدیر دست نشانده به جای پیش بردن مصالح و اهداف سازمانی، کلیه منابع و امکانات سازمانی را در جهت تحقق اهداف و منافع فرد یا افرادی بکار می گیرد که هیچکس آنها را نمی بیند و در سایه عمل می کنند.

در اینجنین فضایی از مشتری گرایی و مخاطب محوری نشانی نیست و شعارهای مردم فریب داده می شود ولی عکس آن عمل می شود .

مثلا: شعار مدیریت مشارکتی داده می شود ولی عملکردی ساختارگرا حاکمیت می راند  که در این شرایط افراد به مثابه ماشینی در دست گردانندگان اصلی پشت پرده استحمار و استثمار می شوند. کرامت و منزلت انسانی شعاری برای فریب و نیرنگ است تا از این طریق بتوانند اهداف استثمارگرانه خود را بیشتر به پیش ببرند. جو سازمانی، فرهنگ نیرنگ و فریب است و شعارهای خوب داده می شود ولی عملیاتی ضد شعارها انجام می شود.

  • نشانه های مدیریت سایه عبارتند از :
  1. پخمه گزینی و چاپلوس پروری
  2. تضاد بین شعارها و عملها
  3. ابهام دراهداف سازمانی و و فقدان برنامه ریزی
  4. تاکید افــــراطی بر منافع فرد یا افراد خاص
  5. ترویج فرهنگ چاپلوسی
  6. تسلط فرهنگ اقلیمی بی اعتمادی و غیبت و نیرنگ
  7. مجرمیت دانایی ( فهمیدن و دانستن جـــرم  است )
  8. فرار اندیشه ها از سازمان
  9. تعدد فیلترهای گزینشی و پنهان کاری
  10. تشدید در ، خودی سازی (برای کاهش تعارضات)
  11. کاهش رضایت شغلی و افزایش غیبت و تاخیر کارکنان
  12. کاهش بهره وری مثبت
خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  نرم افزار مدیریت فرایندهای کاری( BPMS )

سازمان هایی که از طریق مدیریت سایه هدایت و کنترل می شوند از حس مسئولیت و پاسخ دهی به دیگران خود را مبرا ، می دانند و اگر در شرایطی تحت فشار افکار عمومی قرار گیرند، مدیر ظاهری سازمان یا دستگاه ذی ربط را قربانی می کنند و در اغلب اوقات ، مدیران سایه همیشه در پشت پرده سالم می مانند.

شاید بتوان گفت مدیران ظاهری ، پیش مرگان ، مدیران سایه هستند که دانسته یا ندانسته همچون دیگر کارکنان به طریقی دیگر قربانی منافع و مصالح آنها می شوند . سازمانهایی که به این طریق مدیریت می شوند میل به رکود و بازگشت به گذشته دارند و خلاقیت و نوآوری درآنها به ندرت دیده می شود تاجایی که با افراد آگاه و خلاق و بدیعه پرداز به دیده شک نگریسته می شود و اندیشه و نگرش حاکم برسبک مدیریت سیستم ، سنتی و گذشته گراست. انعطاف دراینگونه سیستم ها حداقل است اما در مقابل تغییرات و نوآوروی ، مقاومت آشکار و پنهان دارد. سبک مدیریت این سازمان ها برای افراد صاحب اندیشه کشنده است و این امر باعث فرار سازمانی آنها می شود.

دراعمال مدیریت سایه اهداف و منافع و مصالح عمومی بسیار کم رنگ دیده می شود و اگر در مقطعی اهمیت داده شود آنهم یک نوع حیله و فرار به جلو است که برای گمراه کردن و کسب منافع بلند مدت خود از منزلت و کرامت انسانی یک شعار تبلیغات تزریقی استفاده می گردد .

درمدیریت سایه کلیه کارکنان دشمنانی تلقی می شوند که اگر شرایط برای آنها مناسب شود درصدد احقاق حقوق تضیع شده خود برخواهند آمد . روی این اصل ، مدیریت سایه ، همیشه درصدد چشم و گوش گذاری است تا کلیه فعل وانفعلات کارکنان خود را زیر ذره بین  داشته باشد و از آگاه شدن کارکنان جلوگیری میکند چون آگاهی کارکنان با نابودی آنها رابطه مستقیم دارد چرا که دراین سبک مدیریت دانایی جرم تلقی می شود و فرد یا افراد دانا و فهیم باید تاوان آنرا پس بدهند. 

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  مدیریت و چالش‌های جهانی

https://monajemi.ir/?p=9741

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.