به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى ، از روان پزشک پرسیدم شما چطور می فهمیدکه یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد ؟
روانپزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب میکنیم و یک قاشق چایخورى ، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار می گذاریم و از او می خواهیم که وان را خالى کند.
من گفتم : آهان ! فهمیدم یعنی آدم عادى باید سطل را بردارد برای اینکه بزرگ تر است.
روانپزشک گفت : نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر می دارد !! شما می خواهید تختتان کنار پنجره باشد؟
نتیجه گیری: اول اینکه راه حل همیشه در گزینه های پیشنهادی نیست و دوم اینکه در حل مشکل و در هنگام تصمیم گیری ، هدفمان یادمان نرود چرا که در حکایت فوق هدف خالی کردن آب وان است نه استفاده از ابزار پیشنهادی و در سوم اینکه همه راه حل ها همیشه در تیر رس نگاه شما نیست !!
( با تشکر از جناب آقای محسن قدمیاری برای مطلب ارسالی)