به موازات حرکت به سمت پیچیدگی، سازمانها به منظور حفظ انعطاف و پاسخ به موقع به الزامات محیطی مجبور هستند که به واحدها و اجزاء فرعی خود آزادی عمل بیشتری در مقایسه با محیطهای پایدار و با ثبات دهند.
از آنجایی که مستقل شدن و خودگردان شدن واحدها میتواند برای سازمانها به دلیل غیر متمرکز شدن امور، مسئلهساز شود لذا سازمانها باید به دنبال روشهایی باشند تا به مدد آنها ویژگیهای کل را در یکایک اجزاء متبلور کنند تا هر جزء آینه تمام نمای کل باشد.
روش طراحی سازمانهای کلگرا یا هولوگرافیک روشی است که برای سازمانها امکان رسیدن به هدف مذکور را فراهم میآورد . یکی از مهمترین چالشهایی که امروزه سازمانهای دولتی با آن روبرو هستند استفاده از ساختارهای جدید و کاربرد اصول سازمانهای عصر جدید میباشد که توجه به استفاده صحیح و بکارگیری این اصول، سازمانها را در شرایط رقابتی حاضر توانمند ساخته و مقدمات موفقیت آنها را فراهم مینماید .
همانطور که میدانیم پیچیدگی یکی از مشخصات بارز عصر حاضر است به طوری که همه ما در زندگی شخصی و حرفهای خود با انواع مسائل پیچیده و مشکل روبرو میشویم که ضمن عدم گریز از آنها، باید راه حل و چارهای برای آن پیشبینی کنیم.
در عصر جدید سازمان ها مایلند تا ویژگیها و اهداف حاکم بر کل سازمان در یکایک اجزاء آنها نیز نمایان شود، به طوریکه هر جزء آینه تمام نمای کل باشد این امر باعث تبلور ویژگی کلگرائی در یکایک اجزاء و پیدایش سازمانهای کل گرا یا هولوگرافیک شده است.
در محیطهای پیچیده امروز ، سازمانها مجبورند به منظور مقابله با پیچیدگیهای محیطی به سمت افزایش پیچیدگی درونی و افزایش اجزاء و واحدهای فرعی خود حرکت نمایند.
لذا سازمانها مجبورند به دنبال روشهایی باشند که به مدد آنها ویژگیهای کل را در یکایک اجزاء متبلور کنند تا هر جزء آینه تمام نمای کل باشد.
روش طراحی سازمانهای کلگرا یا هولوگرافیک روشی است که برای سازمانها امکان رسیدن به هدف مذکور را فراهم می آورد.
سیر تکامل تفکر هولوگرافیک
از لحاظ سیر تکامل، سه دوره مجزا برای دیدگاه هولوگرافیک قابل ترسیم است :
۱ -قرن هفدهم (شکلگیری اعتقادات علمی) که همزمان با تلاشهای جدی در جهت حذف اعتقادات مذهبی شکل گرفت و اعتقادات علمی با توجه اساسی به رابطه علت و معلولی ، به جای تفکرات دینی قرارگرفت و همچنین تأکید بر وحدت جایگزین کثرت گردید.
۲- دوره دوم در قرن بیستم آغاز شد که طلوع منطق عقلایی نام گرفت، در این دوره یک بار دیگر در علم تحول رخ داد و علت و معلولی جای خود را به دلیل و مدرک علمی داده و مجددا کثرتگرایی رایج شد.
۳- در دهه اول قرن ۲۱ تفکر هولوگرافیک یا کلگرایی شکل گرفت که افرادی نظیر بوهم و پیرس پیشگامان این دوره هستند و ویژگیهای این دوره شامل توجه به وحدت و کثرت و تأکید بر کلیات یکپارچه میباشد.
سازمان هولوگرافیک، سازمانی است کلی و به گونه ای در اجزاء منعکس می گردد که هر جزء همچون کل عمل کند و برای آنکه سازمانی با این خاصیت داشته باشیم باید :
۱- از تخصصی کردن بیش از حد آنها جلوگیری کنیم.
۲- تنوع و پیچیدگی وظائف مورد نیاز را در نظر بگیریم (یعنی واحدها بتوانند به طور مستقل به نیازهای محیط خود پاسخ دهند).
۳- حداقل برای سازمان ضوابطی را وضع کنیم که سازمان انعطاف داشته باشد و برای آنکه به بینظمی گرایش پیدا نکند در سازمان توانایی برخورد پویا با مسائل را به وجود آوریم و اجزای آن را برای عملکردی هماهنگ، منظم کنیم تا کارآفرینان بتوانند از این خاصیتها بهرهمند شوند.
نقاط قوت و ضعف سازمان هولوگرافیک
- نقاط قوت:
۱ ـ درک بهتر یادگیری سازمانی و ظرفیت خود سازماندهی.
۲ ـ تاکید بر نحوه طراحی مدیریت استراتژیک جهت تسهیل آموزش یادگیری.
۳ ـ فراهم شدن وسیلهای که با آن به آنسوی عقلانیت محدود (که مشخصه بسیاری از سازمانهای امروزی است) دست یافت.
۴ ـ ارائه اصول و تئوریهای مدیریت متناسب با عصر اطلاعات.
- نقاط ضعف:
۱ ـ خطر نادیده گرفتن تعارض شدید بین «الزامات یادگیری و خود سازماندهی» و «واقعیت قدرت و کنترل» در سازمان وجود دارد.
۲ ـ چون هر حرکت به سوی خود سازماندهی «باید با تغییر عمده در گرایشها و ارزشها همراه باشد، تحقق این امر مستلزم تغییر شخصیت در طول زمانی قابل ملاحظه است و میدانیم این تغییر شخصیت از تغییر فرهنگ ناشی میشود.