امروزه هر شهر “جهان اولی ” در دل خود یک شهر ” جهان سومی ” دارد که با مشکلات آلودگی محیط زیست , بیکاری , ازدحام جمعیت , گرسنگی , بیماری , سوء تغذیه و مرگ و میر کودکان به میزان زیادی دست به گریبان است .
از طرف دیگر در هر شهر جهان سومی یک شهر جهان اولی و پیشرفته که دارای کلاس جهانی ارتباطات و تکنولوژی باشد وجود دارد و این حکایت از شکاف بزرگ و چالش اساسی است که میان این دو جهان وجود دارد .
امروزه در روند شهری شدن دنیا ، به علت سرعت روند شهرنشینی در آفریقا , آسیا و آمریکای لاتین ، بیشتر شهرداری ها فاقد منابع مالی و سازمانی برای ارائه خدمت اصلی شهری هستند و سرمایه گذاری بیشتر به محله های پردرآمد و متوسط اختصاص داده شده است . این در خالی است که فقرا به حال خود رها شده و برای ادامه حیات خود به مکانیسم های غیر رسمی رو می آورند و خارج از قوانین و ضوابط و استانداردها برای خود سرپناهی و زاغه هایی می سازند .
بر اساس برآوردهای رسمی ، ۳۰ تا ۵۰ درصد سکنه بیشتر شهرهای بزرگ آسیا در چنین شرایطی زندگی می کنند . در هر صورت موارد ذیل را به عنوان نگرانی ها و چالشهای کلان شهرها می توان بر شمرد :
۱) حفظ و توسعه بهداشت انسان و رسیدگی به مشکلات بهداشت شهری
۲)کنترل بیماری های مسری
۳) حفاظت از گروههای آسیب پذیر
۴) فقر و بررسی راههای مقابله با فقر شهروندان
۵) تهیه منابع مالی مکفی برای اداره شهر
۶) چالشهای اجتماعی
۷) بحران زیست محیطی و آلودگی هوا
۸) تدارکات سرپناه و بهبود مدیریت اسکان شهروندان
۹) تسهیل حمل و نقل عمومی و درون شهری
۱۰) مدیریت و توسعه هماهنگی منابع آب
۱۱) تغییر الگوی مصرف شهری
۱۲) سیستم روان و فنی حمل و نقل درون شهری
۱۳) پایداری کالبدی –اقتصادی – اجتماعی و حمل و نقل
کلان شهر ها برای کسب جایگاه رفیع خود در فرآیند جهانی شدن و زنده ماندن در برابر تحولات پرشتاب قرن ۲۱ راهی جز تکیه بر مشارکت آگاهانه شهروندان و بویژه تشکل های غیر دولتی و داوطلب ندارند . فرآیندی که در آن شهروندان با سهیم شدن در تصمیمان اثر گذار بر زندگی خود و جامعه شهری و با درک حقوق شهروندی و با شناخت و فهم از مسئولیت پذیری جمعی و گروهی , هزینه های اداره شهر را کاهش و بر توانایی های مدیریت کلان شهر خواهند افزود .
این بدان معنی است که مدیریت کلان شهر ها بر محور سیاست تمرکز زدایی و ایجاد دموکراسی در مدیریت امکان پذیر است . تمرکز زدایی و معطوف شدن به انرژی پایان ناپذیر شهروندان و پذیرش سازمان های غیر دولتی به عنوان شریک و نه رقیب ، از جمله استراتژی های ضروری و انکار ناپذیر برای مدیریت شهری آینده است .
علاوه بر این جایگاه آموزش مستمر و جریان دانایی و به هنگام بودن پیکر مدیریت شهری به دانش و درک جدید و به کار گیری نخبگان و دانشگاهیان یک ضرورت حیاتی و اجتناب ناپذیر است .