گاندی رهبر فقید هندوستان ، با قطاری در حال مسافرت بود که به علت بی توجهی ، یک لنگه از کفش های او ، که به تازگی از بازار خریده بود ، از پنجره قطار بیرون افتاد .

گاندی بلافاصله لنگه دیگر کفشش را هم بیرون انداخت .

مسافران دیگر با تعجب به او نگاه کردند و علت این کارش را از وی پرسیدند .

او با لبخندی رضایت بخش گفت : یک لنگه کفش نو برای من بی مصرف است ، ولی اگر کسی یک جفت کفش نو پیدا کند ، مطمئنا” خیلی خوش حال خواهد شد .

خوشبختی یگانه چیزی است که می توانیم بی آن که خود داشته باشیم ، دیگران را از آن برخوردار کنیم !

(با تشکر از آقای ستار قاسمی برای مطلب ارسالی)

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  مَردی و مَردانگی

https://monajemi.ir/?p=2938

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.