در سال ۱۹۵۲ دانشمندان ژاپنی درباره رفتار میمون‌های وحشی در یک جزیره تحقیق می‌کردند . غذای اصلی میمون‌ها، سیب‌زمینی شیرین بود و  میمون‌ها سیب‌زمینی را خاک‌آلوده می‌خوردند .

روزی پژوهشگران متوجه شدند، میمونی کاری جدیدی می کند و او سیب زمینی را قبل از خوردن شست! شاید اتفاقی یاد گرفته بود مثلا سیب‌زمینی از دستش به آب افتاده و بدون خاک مزه بهتری داشته است و به هرحال او این رفتار را روزهای بعد هم تکرار کرد و به‌ تدریج میمون‌های دیگر این کار را یاد گرفتند.

در سال ۱۹۵۸ زمانی که صدمین میمون به این رفتار جدید روی آورد، دانشمندان جزیره‌ای در سیصد مایلی نیز گزارش دادند که میمون‌های آن جزیره نیز شروع به شستن سیب‌زمینی‌ها کرده‌اند! هیچ ارتباطی میان این جزایر نبود و کسی میمونی را از جزیره‌ای به جزیره ی دیگر نبرده بود! تعمیم نتایج این تحقیق می‌گوید زمانی که سطح جدید آگاهی میان تعداد معینی از افراد ایجاد شود و به طور چشمگیر و معنی‌دار رفتارشان تغییر کند، آگاهی بدون ارتباط مستقیم به دیگران منتقل می شود.

هر آگاهی فردی به آگاهی جمعی مرتبط است و گاهی به دنیای اطرافمان نگاه می‌کنیم و از اینکه نمی‌توانیم تاثیر مثبت و چشمگیری در بهبود آن داشته باشیم، احساس کوچکی می‌کنیم . اما اگر اعضای گونه‌ خاصی از حیوانات به طریقی با هم در ارتباط باشند، به احتمال زیاد انسان‌ها نیز می‌توانند به وسیله همین نیرو با هم ارتباط پیدا کنند. تفکر همسو و مشترک، نیروی بزرگی دارد و می‌توان آن در مسیر مثبت و سازنده استفاده نمود.

شعور جمعی از یک سو، انسان را متوجه قدرت شگفت انگیز و میزان تاثیرگذاری وی بر کل جهان هستی می کند و از دیگر سو مسئولیت بزرگ او را در قبال خانواده بزرگ بشری نمایان می سازد. زیرا دایره نفوذ افکار و اعمال انسان فقط محدود به زندگی شخصی او نمی شود و بر شرایط و اتفاقاتی که زاییده شعور جمعی است اثر می گذارد.

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  عادت‌های روزانه مدیران موفق

روبرت شلدریک زیست شناس مشهور در کتاب علم جدید حیات، نظریه‌ای براساس شواهد علمی و تجربیات متعدد ارائه می‌کند : حافظه و شعور انسان تنها در مغزش ذخیره نمی‌شود بلکه چیزی به نام “شعور جمعی” نیز وجود دارد. اساس فلسفه روبرت شلدریک بر این پایه استوار است که:

تمام موجوداتی که در یک رده و گونه خاص قرار دارند، توسط یک حوزه مورفوژنتیکی که بسیار شبیه یک حوزه مغناطیس است احاطه شده اند و به نحوی با یکدیگر در ارتباطند. خلاصه با تعمیم نتایج آزمون “صدمین میمون” و براساس این نظریه، اگر تعدادی از انسان‌ها همراه و همدل بر اندیشه و سطحی از آگاهی تمرکز کنند، می‌توانند آن اندیشه را به دیگر همنوعان خود انتقال دهند.

هرگاه انسان ها به حد کافی و به حدنصاب، افکار و رفتارشان را باعشق و محبت و هماهنگی آمیخته نمایند، جامعه بشری از این اندیشه و عمل متآثر شده و از این راه تغییر بزرگی به وجود خواهد آمد .

با همدلی و تمرکز بر افکار پاک و مثبت، انرژی خود را در مسیر نیکی و تعالی، همسو و هدایت نماییم.
برگرفته از کتاب “صدمین میمون” کن کایز

https://monajemi.ir/?p=21323

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.