عنوان این مطلب را دوباره بخوانید !! این جمله می گوید که ممکن است در سازمان شما نارضایتی کم باشد (یعنی شرایط محیطی خوب باشد) اما این به آن معنا نیست که شما کارکنان با انگیزه ای هم داشته باشید! آنها فقط ناراضی نیستند.

داستانهای کارمندان گوگل را حتما خوانده اید. اگر به آنها دسترسی دارید، یک بار دیگر هم آنها را بخوانید. گوگل دو دسته کار انجام داده است :

  • رستورانهای زیاد و تفریح و آزادی از کنترل و … (بهداشتی ها)
  • و یک نکته خیلی مهم : تقسیم وقت به موظف، آزاد با گزارش دهی، کاملاً آزاد (انگیزشی ها)

در توضیح بخش دوم گفته اند که عمده پروژه های جالب گوگل از دل این وقتها در آمده است. هیچ پروژه ای در آن رستورانهای زیبا کلید نخورده است، هیچکس چون آزاد بوده هروقت خواست بیاید، پروژه موفقی را نساخته است، بلکه به علت اینکه به او بها داده شده،‌اجازه پیشرفت داده شده،‌ مسئولیت داده شده، آن کارهای بزرگ را کرده اند (مثل گوگل ارت، ارکات و ….)

آقای فردریک هرزبرگ، روانشناس آمریکائی تئوری جالبی را مطرح کرد که به تئوری دو عاملی در زمینه رضایت شغلی مطرح است. او به طور ساده میگوید که رضایت شغلی، عکس نارضایتی شغلی نیست. اینها دو عامل هستند که هر کدام برای خود و به طور مستقل بالا و پائین میروند و برای هر یک از این دو موضوع هم شاخص ها و عواملی را مطرح کرد که عبارتند از:

  • عوامل بهداشتی مثل معیارهایی هستند که شما در محل کار نگه می دارند،‌مثل حقوق، سیاست های سازمانی،‌ روابط محیطی و وضعیت نظارت بر کار شما .

  • عوامل انگیزشی معیارهایی هستند که به شما در کارتان انگیزه می دهند و سبب میشوند بهتر یا بدتر کارکنید، بهره وری شما را تعیین می کنند. این عواملی است که مدیران از شرایط خوب محیط کار انتظار دارند.

نکته مهم دیگر این است که مطابق این تئوری، این دو دسته عوامل از هم جدا هستند. یعنی تقریبا بر هم اثر نمی گذارند. یعنی آن مدیر عزیزی که اضافه کارهای پرداختی و یا حقوق ها را بالا و بالا تر می برد، نباید انتظار داشته باشد که کارکنان موثرتری داشته باشد . کارکنان موثر ، علاوه بر حقوق ، به فضا و به عوامل انگیزه دهنده هم احتیاج دارند.

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  ساختارغیرمتمرکز سازمانی

https://monajemi.ir/?p=5307

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.