در جهان امروز سازمانها و شرکت‌ها به شکل فزاینده‌ای به ارزش مدیریت دانش و یادگیری سازمانی پی برده‌اند و محققان چنین فرآیند‌هایی را به شکل وسیعی مورد مطالعه قرار داده اند ولی با این وجود هنوز برخی نکته‌ها در مباحث کنونی دانش سازمانی مبهم است.در حقیقت مدیریت دانش به دنبال خلق فرآیندهایی است که نه‌ تنها به یادگیری و حفاظت از دانش مفید، بلکه برای عدم یادگیری و پرهیز از آنچه که مهم نیست هم به کار می‌آید.

فراموشی همانند یادگیری ساده نیست و ممکن است زیان‌آور یا سودمند باشد و در دو بعد هدفمند و غیر‌هدفمند قابل درک است اما در هر حال به‌گونه چشمگیری هم در بعد مثبت و هم در بعد منفی بر رقابت‌پذیری یک شرکت موثر خواهد بود.
فراموشی سازمانی برعکس یادگیری سازمانی که به ذخیره دانش سازمانی می‌افزاید، موجب کاهش و از دست دادن دانش سازمانی می‌شود.

از دیدگاه دی هلن و فیلیپس، فراموشی سازمانی عبارت است از : از دست دادن داوطلبانه یا غیر‌داوطلبانه دانش سازمانی .

تعریف کامل‌تر فراموشی سازمانی از دیدگاه این دو نویسنده عبارت است از : از دست دادن داوطلبانه یا غیر‌داوطلبانه دانش سازمانی که می‌تواند به تغییر در قابلیت‌های سازمان منجر شود .

فراموشی سازمانی پیامد مجموعه اقدامات درون سازمانی و برون‌سازمانی است که در آن یک سازمان بخشی از دانش موجود خود را از دست می‌دهد. مدیریت فراموشی سازمانی به دو دلیل حائز اهمیت است :

  1. از دست دادن دانش به معنای از دست دادن توانایی‌ها و قابلیت‌هاست . زمانی که سازمانی دانشی را قبلا داشته و دوباره قصد دارد به آن دست یابد، به معنای اتلاف منابع و نوعی دوباره کاری است زیرا نه تنها زمان و پولی را که صرف این دانش و مهارت‌ها شده از دست می‌دهد بلکه هزینه فرصت را نیز به دنبال خواهد داشت.
  2. یادگیری سازمانی اغلب به فرآیند فراموشی هدفمند سازمانی وابسته است به این معنا که شرکت‌ها برای ایجاد تغییر اغلب به کسب توانایی جدید نیاز ندارند بلکه باید دانش قدیمی‌ را که آنها را در گذشته محدود کرده فراموش کنند.
خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  ویژگی و اجزاء تئوری‌ها

دو بعد فراموشی سازمانی عبارتند از : فراموشی سازمانی هدفمند و فراموشی تصادفی

  • فراموشی سازمانی هدفمند :

مجموعه اقداماتی که یک سازمان انجام می‌دهد تا فراموشی داده‌های غیر‌لازم را تسهیل کرده و از نابودی داده‌های مفید جلوگیری کند. این مجموعه اقدامات در سه حوزه صورت می‌گیرند که عبارتند از: ‌برنامه‌ریزی، اجرا، ارزیابی

  • فراموشی تصادفی :

موارد زیر به فراموشی تصادفی در سازمان‌ها منجر می‌شود :

  1. عدم به کارگیری دانش حاصل از یادگیری
  2. ناتوانی در کدگذاری و مستند‌سازی دانش
  3. نداشتن انگیزه لازم برای تسهیم دانش

سازمان‌ها برای بهبود جایگاه رقابتی خود، مجبور هستند برای نگه‌داشت دانش موجود و نیز یادگیری دانش‌های نوین مدیریت دانش را به کار گیرند. شما می توانید از اینجا بیشتر در مورد مدیریت دانش مطالعه نمایید، تلاش سازمان در زمینه مدیریت دانش به دو بخش قابل تفکیک است : نخست، سازمان باید به آنچنان توانمندی دست پیدا کند تا بتواند دانش نوین را بیاموزد که این بخش را یادگیری سازمانی گویند. دوم، سازمان باید بتواند در برخی از موقعیت‌ها، دانش سازمانی خود را آگاهانه کنار بگذارد و دانش جدیدی را جایگزین کند که این بخش نیز فراموشی سازمانی نامیده می‌شود.

((((سازمانها و شرکت‌ها نه تنها یاد می‌گیرند، بلکه آنها فراموش نیز می‌کنند)))))

https://monajemi.ir/?p=20968

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.