برنامه ریزی در زندگی به عنوان یکی از عوامل مهم و اساسی انسانها محسوب می شود که به وسیله آن تعیین اهداف مورد نظر و روشهای دستیابی به آنها در زمان مشخصی را میتوان پیش بینی نمود .
برنامه ریزی اصولا یک نگرش و راه زندگی است که متضمن تعهد به عمل بر مبنای اندیشه و تفکر آینده نگر تصمیم قاطع در اجرای امور منظم و مداوم بوده و بخشی جدایی ناپذیر حرکت انسان در طول سال محسوب میگردد و در سازمانها رکن اساسی هرگونه اقدام و حرکتی مجسوب می گردد .
تعیین اهداف و یافتن راه رسیدن به آن و تصمیم گیری و تصمیم سازی در مورد اینکه چه راههایی باید صورت طی شوند و به عبارتی طراحی وضعیت مطلوب برای آینده و انتخاب راهها و وسایل رسیدن به آن و طراحی عملیاتی و اجرایی بر مبنای شیوه هایی که در اهداف مشخص شده می باشد . در نگرش دیگر برنامه ریزی عبارتست از : دست یافتن به هدف مورد نظر .
مهم ترین نقش برنامه ریز تمرکز همه فعالیت های برنامه ریزی روی جهت گیری کلی سازمان مورد نظر از مبدا به مقصد نهایی که همان تصویر وضعیت آنی مورد انتظار و چشم اندازهای موفقیت و استراتژی های سازمانی هستند میباشد . برنامه ریزی فرآیندی زمان بر است و نباید اجازه داد بدون تفکر وسیع و عمیق و همه جانبه و تجزیه و تحلیل مورد نیاز و به اختصار و سریع انجام شود.
برنامه ریزی یکی از مهمترین وظایف مدیریت است چه در سطح مدیران عالی و چه در سطح مدیران اجرایی و چه در میان کارکنان موسسات و یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده میتواند در بالا بردن راندمان و کارایی کارکنان و ارتقائ بهره وری سازمانها و با ساده کردن روش های کار سبب خوشحالی کارکنان و افزایش انگیزه شان برای کار بهتر نقش بسیار موثری داشته باشد . مدیران نهادها و موسسات اهمیت برنامه ریزی را میدانند و اصول نظری آن را احتمالا دریافته اند . اما بسیاری از آنان وقت کافی برای مطالعه شرایط و امکانات برای یافتن راه های”بهتر”صرف نکرده اند.
از نخستین مراحل در برنامه ریزی دست یافتن به توافق مقدماتی بر سر کوشش های برنامه ریزی و مراحل عمده آن بین تصمیم گیرندگان کلیدی و مدیران فکری جامعه است . پس بنابر این نقش برنامه ریزی و مدیریت در اداره اجتماعات بشری امری است که امروزه بر آن تاکید فراوان میشود . امروزه برنامه ریزی به عنوان یک نگرش و راه زندگی ضامن تعهد به عمل بر مبانی اندیشه و تفکر برای آینده و اراده پاسخ به برنامه ریزی منظم و مداوم میباشد . بنابراین ضرورت برنامه ریزی برای رسیدن به اهداف کوچک یک واقعیت انکارناپذیر است و تمام نهادها و حتی زندگی افراد در محیطی که همیشه با تحولات همراه است و فعالیت میکنند نیازمند آن هستند.
اغلب موسسات ، برنامه ریزی را به یک واحد مسئول واگذار میکنند و این واحد به مرور زمان دچار ثبات و ایستای شده می شود . برای مسئولیت برنامه ریزی باید کسانی را انتخاب نمود که علاوه بر داشتن قوه ابتکار ، خلاقیت و توانایی ، ایجاد تعامل با انجام دهندگان کار را نیز داشته باشند و علاوه بر این ویژگی ها به اصول علمی و کاربردی برنامه ریزی و مهندسی کار نیز مسلط باشند چرا که برنامه ریزی یک کار گروهی است که باید با همکاری انجام شود . کار برنامه ریزی هماهنگی و ارائه راه های تازه به مجریان کار است و هدف تسهیل انجام کار برای بالا بردن کارایی است.
-
مراحل مختلف برنامه ریزی
۱-تعیین هدف (اولویت هدفها ، زمان ، ترکیب)
۲-پیش بینی{مدت زمان فعالیت (کوتاه مدت، میان مدت ، بلندمدت) میزان ذخایر مالی}
۳-قابل اجرا نمودن از راه بودجه بندی(آموزش ، انتخاب اصلح افراد ، کنترل)
۴-اتخاذ تصمیمات که فعالیت سازمان را در راه نیل به هدف مطلوب رهبری نمایند : انعطاف پذیری ، قابلیت درک ، ایجاد هماهنگی ، اخلاقی بودن تصمیمات
۵-روشهای اجرا
۶-وسایل اجرا
۷-عمل برنامه ریزی
۸-ارزیابی و اصلاح برنامه