موفق،کارآمد،معمولی

مدیران عادی٬ ۳۲ درصد (بیشترین) زمان خود را صرف امور مدیریت سنتیمی نمودند. بقیه زمان خود را به ترتیب صرف ارتباطات (۲۹ درصد)٬ مدیریت منابع انسانی (۲۰ درصد) و شبکه سازی (۱۹ درصد) می نمودند.نکته جالب این است که تحقیقات نشان داده است ٬ مدیران موفق (به معنی مدیرانی که با سرعت در سازمان خود ترقی نمودند) بیشترین زمان خود را صرف شبکه سازی و کمترین را صرف مدیریت منابع انسانی نموده اند. از سوی دیگر مدیران کارآمد (به معنی مدیرانی با عملکرد کیفی و کمی بالا و رضایت و تعهد بالای کارمندان) بیشترین وقت خود را صرف ارتباطات و کمترین آن را صرف شبکه سازی نموده اند.

تحقیقات بیشتری در کشورهای استرالیا و آمریکا هم ارتباط تنگاتنگ بین فعالیت های اجتماعی و شبکه سازی را با موفقیت در سازمان نشان داد. همینطور تحقیق دیگری در آمریکا در میان ۴۱۰ مدیر نشان داد که افرادی که در سازمان به جمع آوری اطلاعات می پردازند و ارتباطات مناسبی با همکاران خود دارند در زمره مدیران موفق قرار دارند.

این تحقیق نشان می دهد که مدیران موفق کارهایی برعکس مدیران کارآمد انجام می دهند و این اعتقاد قدیمی که «مدیران کارآمد لایق ارتقا در سازمان هستند!» را زیر سوال می برد و اهمیت بالای روابط اجتماعی و شبکه سازی را برای پیشرفت در سازمان نشان می دهد.

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  Tall poppy syndrome