سازمان‌های امروز دیگر فرصت‌های زمانی سازمان‌های دیروز را ندارند، بنابراین همواره باید با توسل به سرعت و مهارت، توانمندی‌های خود را به روز نگه دارند و در عرصه کنونی رقابت، با توسل به عامل کلیدی پیشرفت و ترقی یعنی «نیروی انسانی کارآمد»، یگ گام جلوتر از سایر رقبا حرکت کنند.

برای این منظور باید در درون سازمان اعتماد در درجه بالایی وجود داشته باشد تا کارکنان با‌ ایمان به یکدیگر و در راستای اتکا به هم، دست در دست هم تیمی را ایجاد و سامان دهند که پیشرو باشد.

اعتماد در محیط‌های کاری یکی از منابع مهم مزیت رقابتی بشمار می رود و مدتی است که این عقیده به شدت با اقبال عمومی مواجه شده است. با توجه به اینکه سازمان‌های امروزی برای موفقیت به شدت به اعتماد سازمانی نیازمندند، انتظار می‌رود که مدیریت با استفاده از فعالیت‌های مدیریتی مناسب آن را در سازمان پرورش دهد .

  • ضرورت اعتماد :

در مبحث ضرورت اعتماد کلمات و جملات ماندگار فراوانی نقل شده است و حتی در مراودات کاری نیز نمونه‌هایی از اهمیت و ضرورت آن را به خوبی دیده‌ایم.

به طور مثال می‌توان گفت که اعتماد در یک شرکت یا موسسه، میزان کیفیت ارتباطات درون سازمانی، همکاری‌ها، اجرای کار، نوآوری ،استراتژی، تعهد، مشارکت و روابط با سهامداران و همکاران را بهبود می‌بخشد و البته مطمئنا سبب رضایت مشتریان نیز می‌شود و فقدان اعتماد سبب بی‌تفاوتی کارکنان، کاهش انگیزه آنان و اجرای کند برنامه‌ها خواهد شد .

مفهوم و تعریف اعتماد اعتماد یک مفهوم چند بعدی است و ابعاد متفاوتی دارد و در متون مختلف معانی متفاوتی برای اعتماد عنوان شده است . 

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  سازمان شاد کجاست؟

اسونسون، دست کم بیست معنی متفاوت از اعتماد که در متون مختلف آمده را ذکر کرده است از قبیل: اطمینان، قابلیت پیش‌بینی، توانمندی، شایستگی، تخصص، خیرخواهی، مدیریت باز، علاقه، پذیرش، واقعیت و… است .

توجه به مفهوم اعتماد در خلال سال‌های ۱۹۸۰ شروع و رشد کرد و این مفهوم از دیدگاه‌های مختلف مورد مطالعه قرار گرفت، در این میان رایج‌ترین تعاریف دانشمندان درباره اعتماد عبارت است از اعتماد سازمانی با توجه به ضرورت پاسخگویی سریع به تحولات این عصر متلاطم، ایجاد تیم‌های کاری هماهنگ یکی از وظایف مهم رهبران در سازمان‌ها است که در واقع به معنی فرآیند تزریق تدریجی و تشویق اعتماد در سازمان است.

اعتماد زیربنای توانمندسازی و اساس رهبری محسوب می‌شود و ایجاد اعتماد در درون سازمان نیازمند تعهدی روزانه است و از بالای سازمان به پایین برقرار می‌شود درست به مانند یک کودک که یاد می‌گیرد به مربی شنا اعتماد کند و بر آن اساس رفتار و اقدامات خود را با او تطبیق دهد .

اعتماد در عملکرد سازمان‌ها و در شکل‌گیری و افزایش کارآیی سازمانی نقش انکارناپذیری دارد . بدون اعتماد‌سازی هیچ‌گونه شانسی برای تحقق اهداف استراتژیک سازمان وجود ندارد. 

توسعه اعتماد به سازمان کمک می‌کند تا کارکنان احساس کنند که توانمندترند و به عبارت دیگر، هنگامی که افراد به دیگری اعتماد ندارند، گوش نمی‌کنند، به وضوح ارتباط برقرار نمی‌سازند و همکاری نشان نمی‌دهند.

از طرف دیگر وقتی اعتماد وجود دارد، افراد آزادند که تجربه کنند، بیاموزند و بدون ترس از تنبیه همکاری کنند. برگزاری جلسات مستمر با کارکنان و گفت‌وگوی باز و صمیمانه شرایطی فراهم می‌کند که به ابعاد مطرح در توسعه اعتماد، جامع عمل پوشانده شود. 

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  جذب نیروی انسانی جدید

تفویض اختیار به کارکنان و همچنین مدیریت مشارکتی می‌تواند در جهت توسعه اعتماد به کار گرفته شود. اخیرا طی یک پژوهش که در ایالات متحده آمریکا انجام شده مشخص گردیده که فقط ۵۱ درصد از کارمندان به مدیریت ارشد سازمان اعتماد دارند و تنها ۳۶ درصد از کارمندان معتقدند مدیران آنها با صداقت و راستی عمل می‌کنند.

می‌توان برای ایجاد اعتماد در درون سازمان، ترکیبی از استراتژی‌های زیر را نیز به‌کار برد :

  1. پایبندی به تعهدات و قول‌های خود را نهادینه کنید .
  2. اطلاعات خود را صادقانه به اشتراک گذارید.
  3. گوش کنید.
  4. اطمینان ایجاد شده را حفظ کنید.
  5. در دسترس باشید.
  6. صادق باشد.
  7. احترام گذاشتن به همه کارمندان را یرلوحه کارهای خود قرار دهید .
  8. صفات شخصیتی و نگرش خوب داشته باشید.
  9. منصف و سازگار باشید.
  10. با هم کار کنید و به دنبال راه‌هایی برای کمک باشید.
  11. از سرزنش و عذر و بهانه دوری کنید.
  12. پاسخگو باشید.
  • جمع‌بندی و نتیجه‌گیری کلی :

اعتماد را می‌توان به دست آورد و در این میان جلب اعتماد کارکنان نیز نیازمند زمان خواهد بود . مدیران خواه و ناخواه مجبور به حرکت به سمت اعتماد هستند،

زیرا در شرایط رقابتی حاضر ، اکثر سازمان‌ها به دنبال جذب افراد توانمندی هستند که از قضا از شرایط سازمانی خود ناراضی هستند و سعی می‌کنند این متخصصان را با قول فضای بهتر کاری ( اعتماد – توانمندسازی – رفاه بیشتر – حقوق بیشتر – و… ) به سمت سازمان خود د و هر چه بیشتر از سایر رقبا پیشی بگیرند.

پس اعتماد اهمیت و ضرورت ویژه‌ای پیدا کرده است و باید در برنامه‌های مدیریت منابع انسانی هر سازمانی جایگاه ویژه‌ای داشته باشد.

خواندن این مطلب پیشنهاد می شود :  هوش سیاسی (PQ)

( با تشکر از جناب آقای محمود نوری شمس آباد برای ارایه مطلب فوق)

https://monajemi.ir/?p=18431

لطفا با ارسال نظرات خود ما را در پیشبرد اهداف مشایعت فرمایید.